۲۱۹. المحاسن- به نقل از يونس بن عبد الرحمان - : از امام رضا عليه السلام پرسيدم : آيا وجود نمىيابد مگر آن كه خدا بخواهد واراده و تقدير كند؟ فرمود: «هستى نمىيابد، مگر آنچه خدا بخواهد و اراده كند و تقدير نمايد و حكم كند».
گفتم: مشيّت، يعنى چه؟
فرمود: «آغاز كار».
گفتم: اراده كرد، يعنى چه؟
فرمود: «[يعنى] ثبات بر كار».۱
گفتم: تقدير، يعنى چه؟
فرمود: «تعيين اندازه طول و عرض آن چيز».
گفتم: قضا، يعنى چه؟
فرمود: آن گاه كه به چيزى حكم كرد، آن را به اجرا مىگذارد. اين جاست كه بازگشتى براى آن نيست [و انجام كار قطعى مىشود]».
۲۲۰. الكافى- به نقل از يونس بن عبد الرحمان - : امام رضا عليه السلام به من فرمود: «اى يونس! گفته قَدَريّه را مگو؛ چون قَدَريّه ، نه سخن بهشتيان را مىگويند، نه سخن جهنّميان را ، نه سخن ابليس را. بهشتيان مىگويند: «ستايش ، خدايى را كه ما را به اين، رهنمون شد و اگر خداوند، ما را راهنمايى نمىكرد، در توان ما نبود كه راه يابيم». جهنّميان مىگويند: «پروردگارا! شقاوت بر ما چيره گشت و ما گروه گمراه بوديم» . و ابليس مىگويد: «پروردگارا! از آن رو كه مرا گمراه نمودى»».
گفتم: به خدا سوگند، من گفته آنها را نمىگويم ؛ بلكه مىگويم: چيزى نمىشود، مگر به آنچه خداوند بخواهد و اراده نمايد و مقدّر سازد و [به تحقّق آن] حكم كند.
فرمود: «اى يونس! چنين نيست؛ [بلكه] چيزى نمىشود، مگر آنچه خداوند بخواهد و اراده نمايد و مقدّر سازد و [به تحقّق آن] حكم كند. اى يونس! مىدانى مشيّت (خواست) چيست؟» .
گفتم: نه.
فرمود: «مشيّت، يادكردِ نخستين است. مىدانى اراده چيست؟».
گفتم: نه!
فرمود: «عزم كردن [شخص] بر چيزى كه بخواهد [تحقّق بخشد]. مىدانى: قَدَر چيست؟».
گفتم: نه!
فرمود: «اندازه گذارى و تعيين حدود [امور مربوط به] بقا و زوال است». سپس فرمود: «و حكم [و قضا ]نيز همان تأكيد [و حتمى نمودنِ] حكم و مشخّص نمودن آن است».
پس اجازه خواستم تا سرش را ببوسم و گفتم: چيزى را بر من آشكار ساختى كه از آن، غافل بودم.