نوعى از روابط را سامان مىدهد كه مايه موفّقيت رابطه و در نتيجه ، سرور افراد خواهد شد. از اين مسئله در ادبيات دين با نام «حُسن خلق»۱ ياد مىشود. حُسن خلق ، اوّلاً در ذهن ، موجب نرمى، لطافت و آرامش مىشود ؛ ثانياً در بيرون ، موجب شكلگيرى روابطى مثبت و آرام مىگردد ، در نتيجه ، شادى و سرور را به ارمغان مىآورد. پس بايد در تعامل با ديگران خوشاخلاق بود تا سرور و شادمانى تحقّق يابد. به همين جهت ، امام صادق عليه السلام از حُسن خلق به عنوان عامل گوارايىِ زندگى ياد كرده ، مىفرمايد:
لا عَيشَ أهنَأُ مِن حُسنِ الخُلُقِ .۲
هيچ زندگىاى، گواراتر از خوشخلقى نيست .
بدون خوشاخلاقى نمىتوان به يك زندگى خوب دست يافت. پس خوشاخلاق باشيد تا زندگىتان گوارا گردد.
۳ - ۳ - ۱ - ۳ . خوش گمانى
از ديگر مسائل روابط بين فردى، ارزيابى ما از ديگران و تصورّى است كه از آنان در ذهن خود مىسازيم. گاه اين تصوّر، بد و منفى است . ارزيابى منفى، موجب ترديد و بدگمانى، و ترديد و بدگمانى، موجب احساس ناامنى مىگردد و ذهن را از تصورّات بد پر مىكند . بدين سان ، انسان را از ديگران بيمناك مىگرداند و فضاى روابط را تيره و تار مىسازد. طبيعتاً در چنين فضايى ، اندوه ، حاكم خواهد بود. ذهنى كه پر از ترديد و بددلى است، حس بدى را تجربه خواهد كرد.
از اين رو در روايات اسلامى آمده كه بدگمانى و ارزيابى منفى در روابط