كه از سويى ، انسان از پاكى و زلالى به وجد مىآيد و از سوى ديگر، اخلاق نيك، عاملى است كه درونى سالم و آراسته به انسان مىبخشد و دل او را صفا مىدهد. ماهيت اخلاق شايسته، نرمى، لطافت و هموارى است. كسانى كه اخلاق نيك دارند، از درونْ احساس شادكامى مىكنند ؛ امّا كسانى كه از اخلاق ناشايست برخوردارند، از درونْ آزار مىبينند و نمىتوانند احساس آسودگى كنند؛ چرا كه جنس اخلاق ناشايست، خشن، سخت و ناهموار است. علّت بسيارى از ناشادىها را بايد در اخلاقهاى ناشايست دانست. خودسازى و تهذيب اخلاق، عاملى براى شادابى و نشاط است. به بيان ديگر، اخلاق خوب ، يك فضيلت است و فطرت انسان ، شيفته فضيلتهاست . به همين جهت ، هر فضيلتى انسان را به وجد مىآورد و شاد مىسازد.
ويژگىهاى اخلاقى سرورآور ، طيف گستردهاى را تشكيل مىدهند كه به ابعاد مختلف انسان مربوط اند . اين امور را در دو بخش : اخلاق ارتباطى و اخلاق فردى خواهيم آورد .
۳ - ۳ - ۱ . اخلاق ارتباطى
شكلگيرى يك رابطه سالم و مثبت، موجب شادى انسان مىگردد. از همين رو ، در متون دينى ، اخلاق اجتماعى و ارتباطى ، مورد تأكيد جدّى قرار گرفته است كه در ادامه به آنها مىپردازيم .
۳ - ۳ - ۱ - ۱ . انس با ديگران
تنهايى براى انسان، تلخ و آزاردهنده است. انسان، دوست دارد با ديگران باشد و با آنان رابطه برقرار كند. اين، نيازى عاطفى است. انسان تنها، احساس خلأ مىكند؛ احساس دردآورى كه هيچ چيز حتّى ثروت و شهرت و رياست، آن را پر نمىكند . اُنس با ديگران ، يكى از نيازهاى جدّى بشر است . ما نه براى