85
الگوي شادي از نگاه قرآن و حديث

باب مزاح با لبخند] فرمود: «به من گفته‏اند: شيخ گردن‏كلفت! زحمت غذا به دهان گذاشتن را هم از تو برداشتيم. دستور داديم از اين به بعد ، غذا را به دهانت بگذارند!» .
سعدى، چه زيبا حال چنين انسان‏هاى عارف و وارسته‏اى را در اين ابيات ، ترسيم كرده است :

به جهان ، خرّم از آنم كه جهان ، خرّم از اوست‏عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست‏
به حلاوت بخورم زهر كه شاهد ، ساقى است‏به ارادت بكشم درد كه درمان هم از اوست‏
غم و شادى برِ عارف چه تفاوت دارد؟ساقيا ! باده بده ، شادى آن كاين غم از اوست .
بى‏ترديد، كسانى كه به اين مرتبه از كمالات نفسانى رسيده‏اند، از شادترين و گواراترين زندگى‏ها برخوردارند. از اين رو، شخص باايمان ، هميشه شاد و بانشاط است . امام على عليه السلام در تبيين ويژگى‏هاى مؤمن مى‏فرمايد:
المُؤمِنُ هُوَ الكَيِّسُ الفَطِنُ ، بِشرُهُ في وَجهِهِ وحُزنُهُ في قَلبِهِ ... هَشّاشٌ بَشّاشٌ لا بِعَبّاسٍ ولا بِجَسّاسٍ صَليبٌ كَظّامٌ بَسّامٌ ... تَراهُ بَعيداً كَسَلُهُ ، دائِماً نَشاطُهُ .۱
مؤمن ، زيرك و هوشمند است . شادى‏هايش در چهره او و اندوهش در دل اوست ... گشاده‏چهره و خوش‏روست، نه ترش‏رو و تفتيشگر . با صلابت است و [با اين حال‏] فرو خورنده خشم است و پر تبسّم ... . او را از سستى [و تنبلى‏] به دور مى‏بينى و همواره با نشاط .

۳ - ۱ - ۲ . اعتماد به خدا

يكى از مسائل مهمّ زندگى ما، داشتن نقطه اتّكاست. ما در زندگى ، به نقطه اتّكايى نيازمنديم كه به آن تكيه كنيم تا امور زندگى را سامان دهيم و مشكلات آن را حل كنيم. سؤال اصلى اين است كه چه چيزى مى‏تواند نقطه اتّكاى انسان باشد؟ بديهى

1.ر . ك : ص ۳۰۴ ح ۳۹۸ .


الگوي شادي از نگاه قرآن و حديث
84

آرى . شادمانى و لذّتى كه مؤمنان راستين از تجلّى جمال و جلال خداى سبحان و سرور عارفان‏۱ در آينه دل دارند، سختى‏ها و تلخى‏هاى زندگى را در كام آنها شيرين مى‏كند تا آن جا كه در بلا نيز احساس لذّت مى‏نمايند.
عالمِ وارسته، مجاهد نستوه ، حضرت آية اللَّه شيخ محمّدتقى بافقى يزدى - رضوان اللَّه عليه - نمونه بارزى از اين گونه انسان‏هاست.
در ماجراى نوروز سال ۱۳۰۶ ش ، هنگامى كه همسر و دختران رضاشاه، آرايش كرده و بدون حجاب ، با حضور در ايوان آيينه حرم حضرت معصومه عليها السلام حرمت اين مكان مقدّس را شكستند ، مورد اعتراضِ آن عالم بزرگوار قرار گرفتند . رضاخان وقتى از اين جريان باخبر شد، فوراً به قم آمد و آن عالم ربّانى را شخصاً مورد ضرب و شتم قرار داد و دستور بازداشت وى را صادر كرد . و پس از مدتى نيز كه در حبس بود ، ايشان را به شهر رى تبعيد كرد و تا آخر عمر در رى بود.
مردم رى ، خاطراتِ بسيار آموزنده‏اى از اين مرد بزرگ دارند. وى در اواخر عمر، به شدّت بيمار شد و بدنش فلج گرديد . تنها دست‏هايش را مى‏توانست حركت دهد كه به تدريج ، آنها هم از كار افتادند.
به خاطر دارم كه در اوايل جوانى، يكى از اهالى رى كه محضر آن بزرگوار را درك كرده بود، نقل مى‏كرد:
«در ايّام شدّت بيمارى ، هنگامى كه دست‏هاى او هم از كار افتاده بود ، امّا من از اين موضوع خبر نداشتم، براى ديدار ايشان به منزلش رفتم . هنوز وارد اتاقى كه وى در آن بسترى بود ، نشده بودم كه صداى خنده او شنيده مى‏شد . احساس كردم امروز بسيار شاد و خوش‏حال است.
وارد اتاق شدم، و ضمن سلام و احوال‏پرسى ، علّت شادمانى او را پرسيدم؟ [از

1.ر . ك : ص ۳۳۳ ح ۴۵۹ .

  • نام منبع :
    الگوي شادي از نگاه قرآن و حديث
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ سيدرسول موسوي؛ عبّاس پسنديده؛ ترجمه: مرتضی خوش‌نصیب
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    فم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 35467
صفحه از 496
پرینت  ارسال به