۴۲۹.سنن أبى داوود - به نقل از عوف بن مالك اشجعى - : در جنگ تبوك به حضور پيامبر صلى اللَّه عليه و آله كه در خيمهاى پوستى بود - ، رسيدم و سلام كردم. پيامبر جواب سلامم را داد و فرمود: «درون آى».
گفتم: اى پيامبر خدا! همه هيكلم بيايد؟
فرمود: «[آرى،] همه هيكلت». و من داخل شدم.
۴۳۰.تنبيه الخواطر : زنى به نام اُمّ ايمن، نزد پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله آمد و گفت: شوهرم شما را دعوت مىكند.
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «شوهرت كيست؛ همان كه در چشمش سفيدى است؟».
زن گفت: به خدا در چشم او سفيدى نيست!
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «چرا، هست».
گفت: نه به خدا.
پيامبر صلى اللَّه عليه و آله فرمود: «هر كسى در چشمش سفيدى هست». منظور ايشان، سفيدىِ دور سياهى چشم بود.
۴۳۱.امام باقر عليه السلام : خداوند عزّ وجلّ كسى را كه در ميان جمعى، بدون ناسزا گويى شوخى كند دوست دارد .
۴۳۲.الكافى - به نقل از فضل بن ابى قره - : امام صادق عليه السلام فرمود: «هيچ مؤمنى نيست، جز اين كه در او «دُعابه» هست» .
گفتم: دعابه چيست؟
فرمود: «شوخى» .
۴۳۳.الكافى - به نقل از يونس شيبانى - : امام صادق عليه السلام فرمود : «با يكديگر شوخى هم مىكنيد؟». گفتم: كم.
فرمود: «اين گونه نكنيد؛ زيرا شوخى، از خوشخويى است و تو بدان وسيله، برادرت را شاد مىسازى. پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله براى اين كه كسى را شاد كند، با او شوخى مىكرد» .