237
فرهنگ‌نامه اعتکاف

۶ / ۱۱ ـ ۶

مناجات پناه‏جویان

۳۵۶.امام على علیه السّلامـ در دعایی که بسیار آن را مى‏خوانْد ـ: ستایش، خدایی را سزاست که مرا مُرده یا بیمار، به صبح در نیاورد و رگ‏هایم را به ناخوشى، گرفتار نساخت، و به خاطر بدترین رفتارهایم مؤاخذه‏ام نکرد و مرا هلاکم نگردانْد و از دین، باز گشته نگردانید و منکرِ پروردگارم قرار نداد و از ایمان به وحشتم نیفکند و آشفته‌خِرَدم نگردانْد و گرفتار عذاب‏های ملّت‏های پیشینم نساخت.
[معبود من!] بنده‌ای بى‌اختیار و بر خویش ستمکار گشتم. تو را بر من حجّت است و مرا حجّتی نیست، و جز آنچه تو به من مى‏بخشى، توان به دست آوردن چیزی را ندارم و جز از آنچه مرا نگه مى‏دارى، نمى‏توانم خود را از [آسیب] چیزی حفظ کنم.
معبود من! از این که با وجود بى‌نیازی تو نیازمند گردم یا با وجود هدایت تو گم‌راه شوم، یا با وجود قدرت تو گرفتار ستم گردم و یا با وجود بودن کار به دست تو، خوار شوم، به تو پناه مى‏برم.
معبود من! جانم را نخستین نعمت گران‌بهایی از میان نعمت‌هایت [به من] قرار ده که مى‏ستانی و اوّلین امانتی از امانت‏های نعمتت که از من باز پس مى‏گیرى.
معبود من! از این که از فرمان تو دور شویم، یا در باره دین تو به فتنه گرفتار شویم و یا به جای هدایتی که از سوی تو مى‏آید، هوای نفْسمان بر ما چیره گردد، به تو پناه مى‏بریم.

۶ / ۱۱ ـ ۷

مناجات سپاس‌گزاران

۳۵۷.امام زین العابدین علیه السّلام: به نام خداوند مهرگستر مهربان. خدایا! بخشش پیاپی تو، مرا از برپایی سپاس‌گزاری‏ات غافل کرد و ریزش فضل و احسانت مرا از به شماره درآوردن ستایشت عاجز نمود و نیکی‌های پی در پی تو، مرا از یادکرد نیکویی‏هایت به خود، مشغول ساخت و پشت هم آمدن احسان‌هایت، مرا از نشر دادن بخشش‏هایت درمانده کرد. این، جایگاه کسی است که به گستردگیِ نعمت‌های تو و کوتاهی‏اش در برابر آنها اعتراف می‏کند و به اهمال و تباهکاری خویش شهادت می‏دهد. تو رئوف و مهربانی، نیکوکار و بزرگوارى، و کسی که روی آورندگان به سویش را ناامید نمی‏گرداند و آرزومندانش را از درگاهش نمی‏راند. امیدواران، بار امید خود را به آستان تو می‌افکنند و آرزوهای عطاخواهان، به عرصه تو می‏ایستند. پس آرزوهای ما را با ناکامی و ناامیدی رو به رو مگردان و جامه یأس و نومیدی بر ما مپوشان.
معبود من! در برابر نعمت‌های بزرگت، سپاس‌گزاری من کوچک است و در کنار اکرام و بزرگوارى‏ات، ستایش و پخش [نمودن احسانت از سوی] من، خُرد و ناقابل است. نعمت‌های تو، زیورهایی از انوار ایمان بر من پوشانده و نیکی‏های لطیفت، تاج عزّت برسرم نشانده و احسان‌هایت، گردن‌بندهایی ناگشودنی به گردنم افکنده و طوق‌هایی ناگسستنی بر آن آویخته است. نعمت‌های بسیار تو، زبان مرا از شمردن آنها ناتوان کرده و بخششهای فراوانت، خِرد و فهم مرا از ادراک آنها کوتاه کرده، چه رسد به پىجویی همه‌اش. بدین سان، من چگونه از شکر تو بر آیم، در حالی که همان شکرگزاری من از تو، شکری دیگر نیاز دارد؟ و هر گاه بگویم ستایش، مخصوص توست، برای همین جمله لازم است دوباره بگویم: ستایش، مخصوص توست.
معبود من! همچنان که ما را به لطف خویش غذا دادی و به احسان خود پروردی، نعمت‌های گسترده‏ات را بر ما کامل بنما و ناگواری‌های دشوار را از ما دور کن و از بهره‌های دو جهان، برتر و بهترش را در اکنون و آینده عطا بفرما. ستایش، از آنِ توست بر آزمایش نیکویت و نعمت‌های گسترده‌ات؛ ستایشی که با خشنودی‏ات همراه شود و احسان و بخشش بزرگ تو را به سوی ما در آورد، ای بزرگ، ای بزرگوار! به رحمتت، ای مهربان‌ترینِ مهربانان!


فرهنگ‌نامه اعتکاف
236

۶ / ۱۱ ـ ۶

مُناجاةُ العائذينَ

۳۵۶.الإمام عليّ علیه السّلامـــ مِمّا كانَ يَدعو بِهِ كَثيرا ـــ:
الحَمدُ لِلِه الَّذي لَم يُصبِح بي مَيِّتاً، ولا سَقيماً، ولا مَضروباً عَلیٰ عُروقي بِسوءٍ، ولا مَأخوذاً بِأَسوَإِ عَمَلي، ولا مَقطوعاً دابِري، ولا مُرتَدّاً عَن ديني، ولا مُنكِراً لِرَبّي، ولا مُستَوحِشاً مِن إيماني، ولا مُلتَبِساً عَقلي، ولا مُعَذَّباً بِعَذابِ الاُمَمِ مِن قَبلي، أصبَحتُ عَبداً مَملوكا ظالِما لِنَفسي، لَكَ الحُجَّةُ عَلَيَّ ولا حُجَّةَ لي، ولا أستَطيعُ أن آخُذَ إلّا ما أعطَيتَني، ولا أتَّقِيَ إلّا ما وَقَيتَني.
اللّٰهُمَّ إنّي أعوذُ بِكَ أن أفتَقِرَ في غِناكَ، أو أضِلَّ في هُداكَ، أو اُضامَ في سُلطانِكَ، أو اُضطَهَدَ وَالأَمرُ لَكَ.
اللّٰهُمَّ اجعَل نَفسي أوَّلَ كَريمَةٍ تَنتَزِعُها مِن كَرائِمي، وأَوَّلَ وَديعَةٍ تَرتَجِعُها مِن وَدائِعِ نِعَمِكَ عِندي.
اللّٰهُمَّ إنّا نَعوذُ بِكَ أن نَذهَبَ عَن قَولِكَ، أو أن نُفتَتَنَ عَن دينِكَ، أو تَتابَعَ بِنا أهواؤُنا دونَ الهُدَى الَّذي جاءَ مِن عِندِكَ.۱

۶ / ۱۱ ـ ۷

مُناجاةُ الشّاكِرينَ

۳۵۷.الإمام زين العابدين علیه السّلام:
بِسمِ اللّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ، إلٰهي! أذهَلَني عَن إقامَةِ شُكرِكَ تَتابُعُ طَولِكَ، وأَعجَزَني عَن إحصاءِ ثَنائِكَ فَيضُ فَضلِكَ، وشَغَلَني
عَن ذِكرِ مَحامِدِكَ تَرادُفُ عَوائِدِكَ، وأَعياني عَن نَشرِ عَوارِفِكَ تَوالي أياديكَ، وهٰذا مَقامُ مَنِ اعتَرَفَ بِسُبوغِ النَّعماءِ، وقابَلَها بِالتَّقصيرِ، وشَهِدَ عَلیٰ نَفسِهِ بِالإِهمالِ وَالتَّضييعِ، وأَنتَ الرَّؤوفُ الرَّحيمُ، البَرُّ الكَريمُ، الَّذي لا يُخَيِّبُ قاصِديهِ، ولا يَطرُدُ عَن فِنائِهِ آمِليهِ، بِساحَتِكَ تَحُطُّ رِحالُ الرّاجينَ، وبِعَرصَتِكَ تَقِفُ آمالُ المُستَرفِدينَ، فَلا تُقابِل آمالَنا بِالتَّخييبِ وَالإِياسِ، ولا تُلبِسنا سِربالَ القُنوطِ وَالإِبلاسِ.
إلٰهي! تَصاغَرَ عِندَ تَعاظُمِ آلائِكَ شُكري، وتَضاءَلَ في جَنبِ إكرامِكَ إيّايَ ثَنائي ونَشري، جَلَّلَتني نِعَمُكَ مِن أنوارِ الإِيمانِ حُلَلاً، وضَرَبَت عَلَيَّ لَطائِفُ بِرِّكَ مِنَ العِزِّ كِلَلاً، وقَلَّدَتني مِنَنُكَ قَلائِدَ لا تُحَلُّ، وطَوَّقَتني أطواقاً لا تُفَلُّ، فَآلاؤُكَ جَمَّةٌ ضَعُفَ لِساني عَن إحصائِها، ونَعماؤُكَ كَثيرَةٌ قَصُرَ فَهمي عَن إدراكِها فَضلاً عَنِ استِقصائِها، فَكَيفَ لي بِتَحصيلِ الشُّكرِ وشُكري إيّاكَ يَفتَقِرُ إلیٰ شُكرٍ؟! فَكُلَّما قُلتُ: «لَكَ الحَمدُ» وَجَبَ عَلَيَّ لِذٰلِكَ أن أقولَ: «لَكَ الحَمدُ».
إلٰهي! فَكَما غَذَّيتَنا بِلُطفِكَ، ورَبَّيتَنا بِصُنعِكَ، فَتَمِّم عَلَينا سَوابِغَ النِّعَمِ، وَادفَع عَنّا مَكارِهَ النِّقَمِ، وآتِنا مِن حُظوظِ الدّارَينِ أرفَعَها وأَجَلَّها عاجِلاً وآجِلاً، ولَكَ الحَمدُ عَلیٰ حُسنِ بَلائِكَ، وسُبوغِ نَعمائِكَ، حَمداً يُوافِقُ رِضاكَ، ويَمتَرِي العَظيمَ مِن بِرِّكَ ونَداكَ، يا عَظيمُ يا كَريمُ، بِرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ.۲

1.. نهج البلاغة: الخطبة ۲۱۵، بحار الأنوار: ج ۹۴ ص ۲۲۶ ح ۱ نقلاً عن الاختيار لابن الباقي.

2.. بحار الأنوار: ج ۹۴ ص ۱۴۶ نقلاً عن بعض الكتب.

  • نام منبع :
    فرهنگ‌نامه اعتکاف
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری محمّدحسين صالح آبادي عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 13350
صفحه از 351
پرینت  ارسال به