۳۵۴.امام زین العابدین علیه السّلامـ در مناجات معروف به مناجات امیدواران ـ: ای کسی که هر گاه بندهای چیزی از او بخواهد، عطایش میکند، و هر گاه بدو امید بندد، امیدش را بر میآورَد، و هر گاه بندهای به او روی آورد، به خود نزدیکش میگرداند، و هر گاه آشکارا نافرمانیاش کند، بر گناهش پرده میکشد، و هر گاه بر او توکّل کند، کفایتش مینماید!
معبود من! کیست که به امید مهمانداریات بر تو فرود آید و تو پذیراییاش نکنی؟ و کیست که به امید بخششت به درگاهت روی آورد و تو به او چیزی نبخشی؟ آیا نیکوست که من از درگاهت ناکام باز گردم، در حالی که جز تو سَروری نامور به نیکوکاری نمیشناسم؟ چگونه به غیر تو امید داشته باشم، در حالی که نیکی، همه به دست توست؟ و چگونه غیر تو را آرزو کنم، در حالی که آفرینش و کار به دست توست؟ آیا امیدم را از تو بگسلم، در حالی که آنچه نخواستهام، به من بخشیدهای؟ یا مرا به بینوایی چون خودم محتاج میکنی، در حالی که به ریسمانِ تو آویختهام؟ ای آن که خواستارانش با رحمت او نیکبخت میشوند و آمرزشخواهان، به کیفرش شوربخت نمیگردند. چگونه تو را از یاد برم، در حالی که تو همواره به یاد منی؟ و چگونه از تو غافل شوم، در حالی که تو مرا میپایی؟
معبود من! به دامن کَرَمت چنگ زدهام و برای رسیدن به عطایت، آرزو گستردهام. پس به حقّ یکتایی نابت، مرا [از زنگار شرک و پلیدی،] پاک و خالص گردان و مرا در شمار بندگان برگزیدهات قرار ده.
ای کسی که همه گریختگان، به سویش پناه میآورند و همه خواستاران، به او امید میبندند! ای بهترین امید امیدواران و ای بزرگوارترین مطلوب همگان و ای آن که خواستارش را نمیراند و آرزومندش را نومید نمیگرداند! ای کسی که درگاهش به روی خواهندگانش باز و حجابش برای امیدوارانش فرو افکنده است! به کَرَمت از تو میخواهم که از عطاهایت چندان به من بخشی که به چشمانم روشنی بخشد و از امیدت، چندان دهی که دلم آرام گیرد و آن سان یقینی دهی که بِدان، پیشامدهای ناگوار دنیا برایم آسان شوند و حجابهای کوردلی از چشم دلم زدوده گرداند، به مِهرت، ای مهربانترینِ مهربانان!