177
فرهنگ‌نامه اعتکاف

۳۲۸.امام باقر علیه السّلامـ در باره این سخن خدای متعال: (جز اندکی از شب را به پاخیز) ـ: خداوند به او فرمان داده است که هر شب نماز بگزارد، مگر آن که در میان شب‏ها شبی پیش آید که در آن، هیچ نمازی نخواند (نتواند بخواند).

و ـ اهتمام اهل بیت علیهم السّلام به شب‌زنده‌داری

۳۲۹.امام باقر علیه السّلام: على علیه السّلام پیوسته مى‏فرمود: «ما خاندانی هستیم که فرمان یافته‏ایم خوراک اطعام کنیم و به دیگران عطایا و صله بدهیم و هنگامی که مردم خفته‏اند، نماز بگزاریم».

۳۳۰.المناقب، ابن شهرآشوب: امام على علیه السّلام فرمود: «از زمانی که این سخن پیامبر صلّی الله علیه و آله را که: "نماز شب، نور است" شنیدم، دیگر آن را ترک نکردم».
ابن کوّا گفت: حتّی در شب هریر؟
فرمود: «حتّی در شب هریر».۱

۳۳۱.الأمالى، صدوق ـ به نقل از اصبغ بن نُباته ـ: ضرار بن ضَمره نَهشَلى، بر معاویة بن ابی سفیان وارد شد. معاویه به او گفت: علی را برایم توصیف کن... ‌. ضرار گفت: رحمت خدا بر علی باد! به خدا سوگند، او بسیار بیدار بود و کم مى‏خفت. شب و روز، کتاب خدا را تلاوت مى‏کرد. خون قلبش را در راه خدا نثار مى‏کرد و به پیشگاه او با اشک پناه مى‏بُرد. پرده‏های حاجب برایش افکنده نمى‏شد (همواره در دسترس مردم بود) و کیسه‏های زر و سیم را از ما دریغ نمى‏کرد [تا برای خود بیندوزد]. بر نازْبالش تکیه نمى‏زد و جامه زِبر را زُمُخت و خشن به شمار نمى‏آورد. کاش آن هنگام که شب، پرده‏های سیاهش را فرو مى‏آویخت و ستارگانش غروب مى‏کردند و او در محرابش مى‏ایستاد، مى‏دیدى‏اش که چگونه محاسنش را در دست گرفته است و چونان مار گَزیده، به خود مى‏پیچد و غمگینانه ناله سر مى‏دهد و مى‏گوید:
«ای دنیا! آیا خود را به من مى‏نمایانى؟ یا آرزومند منى؟ هرگز، هرگز! مرا به تو نیازی نیست. سه طلاقه‏ات کرده‏ام و دیگر مرا به تو رجوعی نیست».

1.. لیلة الهریر: آخرین شب جنگ صِفّین و سخت‏ترین زمان آن، که شدّت نبرد به حدّى بود که رزمندگان، نماز خود را بر روى اسب مى‏خواندند. صبح روز بعد، مالک اَشتر موفّق شد خود را به نزدیکىِ مقرّ فرماندهىِ معاویه برساند؛ امّا با توطئۀ عمرو عاص و خوارج، نتیجۀ جنگ به حکمیت سپرده شد. واژۀ «هریر»، به معناى زوزۀ سگ در هنگام شدّت سرماست. شدّت جنگ و چکاچک شمشیرها و شاید ناله‏ها سبب تشبیه این شب به «لیلة الهریر» شده است.


فرهنگ‌نامه اعتکاف
176

۳۲۸.الإمام الباقر علیه السّلامـــ في قَولِ اللّهِ تَعالیٰ: (قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَليلاً) ـــ: أمَرَهُ اللّهُ أن يُصَلِّيَ كُلَّ لَيلَةٍ، إلّا أن يَأتِيَ عَلَيهِ لَيلَةٌ مِنَ اللَّيالي لا يُصَلّي فيها شَيئاً.۱

و ـ اِهتِمامُ أهلِ البَيتِ علیهم السّلام بِالتَّهَجُّدِ

۳۲۹.الإمام الباقر علیه السّلام: كانَ عَلِيٌّ علیه السّلام يَقولُ: إنّا أهلُ بَيتٍ اُمِرنا أن نُطعِمَ الطَّعامَ، وَنُؤدِّيَ فِي النّاسِ البائِنَةَ۲، ونُصَلِّيَ إذا نامَ النّاسُ.۳

۳۳۰.المناقب لابن شهر آشوب عَنِ الإِمامِ عَليٍّ علیه السّلام: مَا تَرَكتُ صَلاةَ اللَّيلِ مُنذُ سَمِعتُ قَولَ النَّبِيِّ صلّی الله علیه و آله: «صلاَةُ اللَّيلِ نورٌ».
فَقالَ ابنُ الكَوّاءِ: ولا لَيلَةَ الهَريرِ؟! قَالَ: وَلا لَيلَةَ الهَريرِ.۴

۳۳۱.الأمالي للصدوق عن الأصبغ بن نباتة: دَخَلَ ضِرارُ بنُ ضَمرَةَ النَّهشَلِيُّ عَلیٰ مُعاوِيَةَ بنِ أبي سُفيانَ، فَقالَ لَهُ: صِف لي عَلِيّاً... فَقالَ ضِرارٌ:
رَحِمَ اللّهُ عَلِيّاً! كانَ ـــ وَاللّهِ ـــ طَويلَ السُّهادِ، قَليلَ الرُّقادِ، يَتلو كِتابَ اللّهِ آناءَ اللَّيلِ وأطرافَ النَّهارِ، ويَجودُ لِلهِ بِمُهجَتِهِ، ويَبوءُ إلَيهِ بِعَبرَتِهِ، لا تُغلَقُ لَهُ السُّتورُ، ولا يَدَّخِرُ عَنَّا البُدورَ۵، ولا يَستَلينُ الاِتِّكاءَ، ولا يَستَخشِنُ الجَفاءَ. ولَو رَأيتَهُ إذ مَثَلَ في مِحرابِهِ، وقَد أرخَى اللَّيلُ سُدولَهُ، وغارَت نُجومُهُ، وهُوَ قابِضٌ عَلیٰ لِحيَتِهِ، يَتَمَلمَلُ تَمَلمُلَ السَّليمِ۶، ويَبكي بُكاءَ الحَزينِ، وهُوَ يَقولُ:
يا دُنيا! إلَيَّ تَعَرَّضتِ، أم إلَيَّ تَشَوَّقتِ؟ هَيهاتَ هَيهاتَ! لا حاجَةَ لي فيكِ، أبَنتُكِ ثَلاثاً لا رَجعَةَ لي عَلَيكِ.۷

1.. تهذيب الأحكام: ج ۲ ص ۳۳۵ ح ۱۳۸۰، بحار الأنوار: ج ۸۷ ص ۱۲۷.

2.. الظاهر أنّ المراد من البائنة هو العطاء، يقال: أبَنتُكَ بِنُحلٍ؛ أي أعطيتك (اُنظر: لسان العرب: ج ۱۳ص ۶۴ «بين»).

3.. الكافي: ج ۴ ص ۵۰ ح ۴، المحاسن: ج ۲ ص ۱۴۲ ح ۱۳۶۸.

4.. المناقب لابن شهر آشوب: ج ۲ ص ۲۳؛ المصنّف لعبد الرزّاق: ج ۱۱ ص ۳۳ ح ۱۹۸۲۸.

5.. البَدرَة: كيس فيه ألف أو عشرة آلاف، والجمع: البُدور (لسان العرب: ج ۴ ص ۴۹ «بدر»).

6.. السَّليم: اللَّديغ، يقال: سَلَمته الحيّة؛ أي لَدَغته (النهاية: ج ۲ ص ۳۹۶ «سلم»).

7.. الأمالي للصدوق: ص ۷۲۴ ح ۹۹۰، نهج البلاغة: الحكمة ۷۷.

  • نام منبع :
    فرهنگ‌نامه اعتکاف
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری محمّدحسين صالح آبادي عبدالهادي مسعودي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 13339
صفحه از 351
پرینت  ارسال به