67
فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد

روحى) بدانها نياز دارند، و و از آنها بى‏نياز نيستند و نيز دريافتيم كه آنچه حرام شده است، چيزهايى هستند كه بندگان خدا به آنها نيازى ندارند، بلكه آنها مايه فساد و نابودى و تباهى‏اند.۱

۳.مصالح و مفاسدى كه به وضع احكام شرعى منجر شده‏اند، گاه از منظر علمى روشن هستند و فرهيختگان با اندكى دقت بدان دست يافته يا آن را تصديق مى‏كنند. در بسيارى از موارد نيز، دستيابى به مصالح و مفاسد براى مردمان ممكن نبوده و بدون مراجعه به آموزه‏هاى وحيانى قابل فهم و درك نيست.
در روايت مشهور علل الشرائع به نقل از فضل بن شاذان به اين مطلب اشاره شده است:

اگر پرسشگر گفت: به من بگو: آيا اين علت‏ها شناخته شده و موجود هستند، يا نه شناخته شده‏اند و نه وجود دارند؟ (در جوابش) گفته مى‏شود: اين علل براى اهلش شناخته شده و نزد آنها موجود هستند.۲

۴.با توجه به نكته‏هاى پيش گفته، روشن مى‏شود كه داد و ستد نيز از اين قاعده كلى مستثنا نيست، يعنى امر و نهى شارع براى انجام دادن يا ترك كردن هر فعل، ناشى از مصالح و مفاسدى است كه به خود فعل يا لوازم مرتبط با آن مترتب است.
بنا بر اين، ملاك اصلى در بطلان برخى معاملات به سبب فساد پديد آمده از معامله، يا اشياى معامله شده است ؛ زيرا معاملات به عنوان يك پديده اجتماعى، بايد به گونه‏اى تنظيم و اجرا شوند كه بر منافع فردى يا اجتماعى بيفزايند و از هزينه‏هاى اجتماعى بكاهند. از اين رو، امر و نهى شارع در باره

1.. علل الشرائع : ص ۵۹۲ ح ۴۳ ، بحار الأنوار : ج ۶ ص ۹۳ ح ۱ .

2.. ر . ك : عيون أخبار الرضا عليه‏السلام : ج ۲ ص ۱۰۶ ، بحار الأنوار : ج ۶ ص ۵۸ ح ۱ .


فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد
66

صحيحه جميل بن دراج به نقل از امام صادق عليه‏السلام به اين سخن اشاره دارد:

إِنَّهُ سَأَلَهُ عَن شَيءٍ مِنَ الحَلالِ وَالحَرامِ. فَقالَ: إنَّهُ لَم يُجعَل شَيءٌ إلاّ لِشَيءٍ.۱

او از امام عليه‏السلام در باره حلال و حرام‏ها پرسش كرده و امام عليه‏السلام فرمود: هيچ چيزى [حلال يا حرام] قرار داده نشده، مگر اينكه چيزى [مصلحت يا مفسده‏اى]داشته باشد.

امام رضا عليه‏السلام در پاسخ به نامه محمّد بن سنان به وى نوشت:

نامه‏ات به من رسيد كه در آن نوشته‏اى برخى اهل قبله مى‏پندارند خداوند متعال، هيچ چيز را به علتى بيش از تعبد بندگان به آن احكام حلال يا حرام نكرده است. هر كس چنين گفته سخت گمراه است و آشكارا در زيان، زيرا اگر چنين بود [عكس آنچه هست نيز درست بود، يعنى]درست بود كه مردمان را به تعبّد فراخواند با حلال قراردادن حرام‏ها و حرام قرار دادن حلال‏ها، يعنى [براى مثال] عبادت را در اين قرار دهد كه مردمان نماز نخوانند، روزه نگيرند، هيچ كارى از كارهاى نيك انجام ندهند، و خدا و پيامبران و كتاب‏هاى آسمانى را انكار كنند و حرمت زنا و سرقت و تحريم نكاح محارم و مانند اينها را از امورى كه فساد تدبير و نابودى خلق است، انكار كنند چرا كه به نظر آنان احكام حلال و حرام همه فقط براى تعبّد بندگان هستند نه چيز ديگر.

دليل نادرستى‏اش اين است كه خداوند سخن اين افراد را ابطال كرده است ؛ زيرا ما اين را دريافته‏ايم كه آنچه خداوند متعال حلال كرده به صلاح و بقاى بندگان مربوط است و آنان (براى زندگى مادّى و تكامل

1.. علل الشرائع : ص ۸ ح ۱ ، بحار الأنوار : ج ۶ ص ۱۱۰ ح ۳ .

  • نام منبع :
    فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ سيّدمجتبي غيوري
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20356
صفحه از 296
پرینت  ارسال به