57
فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد

تجاوز كند، پيروى نمايد. بنا بر اين، هر گاه والى، با توجّه به اين جهات و نكات، ولايتش عدل باشد، حقّ حكومت دارد و كار كردن با او و كمك رساندن به وى در حكومتش و تقويت او، كارى حلال و پاكيزه است و كسب درآمد از طريق آنها حلال است. علّت اين امر، آن است كه در ولايت والى عادل و كارگزارانش، هر حقّى و هر عدالتى زنده مى‏شود و هر ستم و جور و فسادى از ميان مى‏رود و از اين روست كه هر كس در تقويت حكومت اين والى بكوشد و وى را در كارهاى حكومتش كمك و يارى رساند، در راه طاعتِ خدا كوشيده و دين او را تقويت كرده است.
و امّا گونه حرام ولايت (حكمرانى)، ولايت والى ستمگر و ولايتِ كارگزاران است، از رئيس گرفته تا پيروان والى و كارگزار تا برسد به دون پايه‏ترين فرد اين نظام حكومتى. كار كردن براى اينها و كسب درآمد از طريق كارمندى آنها، حرام و ممنوع است و هر كس براى آنها كار كند، كارش كم باشد يا زياد، مشمول عذاب الهى مى‏شود. چون هر كارى در راستاى كمك به آنها گناهى بزرگ از گناهان كبيره است، علّتش اين است كه در حكومت حكمران ستمگر، حقّ و حقيقت، به كلّى پايمال مى‏شود و هر چه باطل و نادرستى است، زنده مى‏گردد و ظلم و بيداد و تباهى و فساد، آشكار مى‏شود و كتاب‏ها[ى آسمانى]، از ميان مى‏رود و انبيا و مؤمنان، به قتل مى‏رسند و مسجدها ويران مى‏شود و سنّت خدا و احكام و قوانين او تبديل و دگرگون مى‏شود. به اين دليل است كه كار كردن با آنها و يارى رساندنشان و كسبِ درآمد از طريق كار كردن با آنان، حرام شده است، مگر در حدّ ضرورت، نظير ضرورت خوردن خون و مردار.
[و امّا تفسير و توضيح تجارت‏ها]، در همه اقسام فروش و گونه‏هاى حلال تجارت‏ها كه فروش آن براى فروشنده جايز است از ميان چيزهايى كه فروش آن برايش جايز نيست، همچنين آن چيزهايى كه براى خريدار، جايز


فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد
56

ديگر، حرام. جهات مختلف اين چهار نوع، شناخته شده هستند. نخستين راه از اين راه‏هاى چهارگانه، ولايت است و توليت و سرپرستى برخى نسبت به برخى ديگر (نظام ادارى و كارمندى). در رأس اين نظام، ولايتِ واليان است و سپس ولايتِ كارگزارانِ واليان، تا برسد به دون پايه‏ترين كارگزاران كه هر يك نسبت به زيردست خود، ولايت (تصدّى) دارد. دومين راه [درآمد]، تجارت در همه انواع خريد و فروش مردم با يكديگر است. سوم، صنعتگرى است با همه انواع آن و چهارم، اجاره‏ها هستند در همه چيزهايى كه اجاره در آنها لازم است. همه اين راه‏هاى معيشت، از جهتى حلال است و از جهتى ديگر، حرام. آنچه خداوند بر بندگان در اين داد و ستدها واجب فرموده، اين است كه از راه حلال آنها وارد شوند و به صورت حلال آنها عمل كنند و از گونه‏هاى حرام اين معاملات، دورى ورزند.
[توضيح معناى ولايات]، اين ولايت‏ها (تصدّى امور مردم) دو گونه است: يكى از اين دو گونه ولايت، ولايت [و تصدّى] واليان عادلى است كه خداوند به ولايت و سرپرستى آنها بر مردم، دستور داده است و نيز ولايت [و تصدّى]واليان اين كارگزاران و كارگزارانِ كارگزاران آنها، تا برسد به دون پايه‏ترين كارگزاران كه هر يك بر زيردست خود، ولايت [و تصدّى] دارد.
گونه دومِ ولايت، ولايت [و تصدّى] واليان ستمگر است و ولايت كارگزارانِ كارگزاران آنها، تا برسد به دون پايه‏ترين آنها كه با سلسله مراتبى نسبت به يكديگر، تصدّى دارند.
گونه حلالِ ولايت (كارگزارى)، همان ولايت والى عادلى است كه خداوند به شناخت او و ولايت داشتنش و كار كردنِ براى او در زمان تصدّى حكومتش فرمان داده است، همچنين ولايت كارگزاران او و كارگزارانِ كارگزاران او ؛ زيرا خداوند به والى عادل، دستور داده كه از آنچه خداوند نازل كرده است، بى‏كم و زياد و بى‏آن كه سخنش را تحريف كند يا از فرمان او

  • نام منبع :
    فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ سيّدمجتبي غيوري
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20466
صفحه از 296
پرینت  ارسال به