از اين منظر، رواياتِ فضيلت تجارت و نكوهش ترك آن، فضاى صدور مناسبترى مىيابند.
گفتنى است كه در روايات اسلامى، افزون بر آثار اجتماعى فعاليت تجارى، نكات ديگرى نيز مورد توجه قرار گرفتهاند:
۱.تجارت، گونهاى از فعاليت و كسب است كه به لحاظ گستره كارى و سنگينى و بزرگى آن سبب تلاش بيش از اندازه معمول تاجر مىشود. از اين منظر، تجارت گونهاى فعاليت اقتصادى محسوب مىشود و گزينهاى از مجموعه كسب و كارهايى است كه دين به انجام دادن آن و پرهيز از بيكارى امر كرده است.
امام صادق عليهالسلام در باره سرمايه گذارى خويش در تجارت، با اشاره به اين نكته فرموده است:
أما إنَّهُ لَيسَ لى رَغبَةٌ فى رِبحِها وإن كانَ الرِّبحُ مَرغوبا فيهِ، ولكِنّى أحبَبتُ أن يَرانِيَ اللّهُ جَلَّ وعَزَّ مُتَعَرِّضا لِفَوائِدِهِ،۱
بدان كه مرا به سود آن رغبتى نيست. هر چند سود، خواستنى است ؛ امّا من دوست مىدارم كه خداى عز و جل مرا در حالى ببيند كه به بهرههاى او روى مىآورم.
۲.كسب و تجارت، سبب توليد ثروت و ماندگارى داشتههاى پيشين مىشوند. رواياتى كه «ذهاب مال» (از ميان رفتن سرمايه) را پيامد ترك تجارت بر شمردهاند ناظر به همين ويژگى هستند.۲
۳.تجارت موفق نيازمند زيركى و هوش اجتماعى است و سبب افزونى عقل معاش، قدرت و مهارت تصميم گيرى بهنگام، تيزهوشى در شناخت