توضيحى درباره نقش تجارت در كاستى و فزونى عقل
تأثير تجارت در زيادتى عقل، يا تأثير ترك تجارت در كاستى عقل، نيازمند توضيح است. واژه عقل در زبان عربى به معناى نگاه داشتن، بازداشتن و حبس كردن است و عقل انسانى، نيرويى است كه انسان را از لغزش باز مىدارد. مراد از عقل در متون روايى، گاه خرد انسانى طبيعى موجود در نوع انسان است كه بدان عقل مطبوع مىگويند. گاه مراد از عقل، عقل تجربى و اكتسابى است كه با تجربه و كارورزى افزايش پيدا كرده يا با ترك كارورزى و معاشرت با مردمان از آن كاسته مىشود.
امير مؤمنان مىفرمايد:
العَقلُ عَقلانِ: عَقلُ الطَّبعِ و عَقلُ التَّجرِبَةِ، و كِلاهُما يُؤدّى إلَى المَنفَعَةِ.۱
عقل بر دو گونه است. عقل طبيعى و عقل تجربى و هر دو به سودآورى مىانجامند.
فعاليتهاى اجتماعى، به ويژه كارهايى كه نيازمند فطانت، تعقل و تدبير هستند، سبب افزايش عقل اكتسابى و تجربى انسان مىشوند؛ زيرا اين گونه عقل، كاركردى مهارتى دارد و انسان را نسبت به خطرهاى محتمل آماده و تيزهوش نگاه مىدارد.
تجارت از امورى است كه نيازمند فطانت، سنجش بازار، تحليل درست