247
فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد

به بازرگانان و صنعتگران، توجّه نشان بده و خيرخواه آنان باش ؛ زيرا كه آنان، مددرسان مردم هستند، با صنايع خود و با آوردن اجناس و كالاها از خشكى و آب و از ارتفاعات كوه‏ها و شهرهاى سرزمين دشمن و جاهايى كه بيشتر مردم نمى‏دانند، مايحتاجشان را نمى‏شناسند و توان به دست آوردن آنها را ندارند و يا با كارهايى كه خود نمى‏توانند انجام دهند، سودآورى و درآمدزايى مى‏كنند و بدين سبب، اين طبقه را حقّ و حرمتى است كه بايد پاس داشته شود. پس به امور آنان رسيدگى كن و به كارگزارانت در باره [رعايت حال] ايشان بنويس.
با اين حال، بدان كه در بسيارى از آنها، صفت زشت بخل و آزمندى شديد و احتكار كردن [كالا]به اميد گران شدن و در مضيقه قرار دادن مردم و فشار آوردن بر آنان، وجود دارد كه اين، باعث آسيب بزرگى به مردم و مايه ننگ حاكمان است. بنا بر اين، ايشان را از اين صفات و اعمال، منع كن و دستورهاى لازم را در اين زمينه به آنها بده و هر كس از دستورت سرپيچى كرد، با كيفرى دردآور، جلو او را بگير، إن شاء اللّه‏ !۱

1.. اِعلَم أنَّ النّاسَ خَمسُ طَبَقاتٍ لا يَصلُحُ بَعضُها إلاّ بِبَعضٍ : فَمِنهُمُ الجُنودُ ، ومِنهُمأعوانُ الوالي مِنَ القُضاةِ وَالعُمّالِ وَالكُتّابِ ونَحوِهِم ، ومِنهُم أهلُ الخَراجِ مِن أهلِ الأَرضِ وغَيرِهِم ، ومِنهُم التُّجّارُ وذَوُو
الصِّناعاتِ ، ومِنهُمُ الطَّبَقَةُ السُّفلى وهُم أهلُ الحاجَةِ وَالمَسكَنَةِ .
فَالجُنودُ تَحصينُ الرَّعِيَّةِ بِإِذنِ اللّه‏ِ تَعالى عز و جل ، وزَينُ المُلكِ ، وعِزُّ الإِسلامِ ، وسَبَبُ الأَمنِ وَالحِفظِ . ولا قِوامَ لِلجُندِ إلاّ بِما يُخرِجُ اللّه‏ُ لَهُم مِنَ الخَراجِ وَالفَيءِ ، الَّذي يَقوونَ بِهِ عَلى جِهادِ عَدُوِّهِم وعَلَيهِ يَعتَمِدونَ فيما يُصلِحُهُم ، ومَن تَلزَمُهُم مَؤونَتُهُ مِن أهليهِم . ولا قِوامَ للجُندِ وأَهلِ الخَراجِ إلاّ بِالقُضاةِ وَالعُمّالِ وَالكُتّابِ بِما يَقومونَ بِهِ مِن اُمورِهِم ، ويَجمَعونَ مِن مَنافِعِهِم ، ويَأمَنونَ مِن خَواصِّهِم وعَوامِّهِم . ولا قِوامَ لَهُم جَميعاً إلاّ بِالتُّجّارِ وذَوِي الصِّناعاتِ ، فيما يَنتَفِعونَ بِهِ مِن صِناعاتِهِم ويَقومونَ بِهِ مِن أسواقِهِم ويَكفونَهُم بِهِ مِن مُباشَرَةِ الأَعمالِ بِأَيديهِم ، وَالصِّناعاتِ الَّتي لا يَبلُغُها رِفقُهُم . وَالطَّبَقَةُ السُّفلى مِن أهلِ الحاجَةِ وَالمَسكَنَةِ يَبتَلونَ بِالحاجَةِ إلى جَميعِ النّاسِ ، وفِي اللّه‏ِ لِكُلٍّ سَعَةٌ .
ولِكُلٍّ عَلَى الأَميرِ حَقٌّ بِقَدرِ ما يَحِقُّ لَهُ ، ولَيسَ يُخرِجُهُ مِن حَقِّهِ ما ألزَمَهُ اللّه‏ُ مِن ذلِكَ ، إلاّ بِالاِهتِمامِ بِهِ وَالاِستِعانَةِ بِاللّه‏ِ عَلَيهِ ، وأَن يُوَطِّنَ نَفسَهُ عَلى لُزومِ الحَقِّ فيما وافَقَ هَواهُ وخالَفَهُ ... .
اُنظُر إلَى التُّجّارِ وأَهلِ الصِّناعاتِ فَاستَوصِ بِهِم خَيرا ، فَإِنَّهُم مادَّةٌ لِلنّاسِ يَنتَفِعونَ بِصِناعاتِهِم وبِما يَجلِبونَ إلَيهِم مِن مَنافِعِهِم ومَرافِقِهِم فِي البَرِّ وَالبَحرِ ، مِن رُؤوسِ الجِبالِ وبُلدانِ مَملَكَةِ العَدُوِّ ، وحَيثُ لا يَعرِفُ أكثَرُ النّاسِ مَواضِعَ ما يَحتاجونَ إلَيهِ مِن ذلِكَ ولا يُطيقونَ الإِتيانَ بِهِ ، ولا عَمَلَ ما يَعمَلونَهُ بِأَنفُسِهِم ، فَلَهُم بِذلِكَ حَقٌّ وحُرمَةٌ يَجِبُ حِفظُهُم لَها ، فَتَفَقَّد اُمورَهُم وَاكتُب إلى عُمّالِكَ فيهِم .
ثُمَّ اعلَم مَعَ ذلِكَ أنَّ في كَثيرٍ مِنهُم شُحّاً قَبيحاً وحِرصاً شَديداً وَاحتِكاراً لِلتَّرَبُّصِ لِلغَلاءِ ، وَالتَّضييقِ عَلَى النّاسِ وَالتَّحَكُّمِ عَلَيهِم ، وفي ذلِكَ مَضَرَّةٌ عَظيمَةٌ عَلَى النّاسِ وعَيبٌ عَلَى الوُلاةِ ، فَامنَعهُم مِن ذلِكَ وتَقَدَّم إلَيهِم فيهِ ، فَمَن خالَفَ أمرَكَ فَخُذ فَوقَ يَدِهِ بِالعُقوبَةِ الموجِعَةِ إن شاءَ اللّه‏ُ دعائم الإسلام : ج ۱ ص ۳۵۷ و ۳۶۵ ، مستدرك الوسائل : ج ۱۳ ص ۱۴۹ و ۱۵۷ ح ۱۵۰۱۸ .


فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد
246

ديگرى دست‏ياران حاكم، يعنى قاضيان و كارگزاران و كاتبان و مانند ايشان‏اند ؛ و ديگرى، خراج‏گزاران، يعنى زمينداران و جز ايشان هستند ؛ ديگرى، بازرگانان و صنعتگران‏اند و ديگرى، طبقه پايين، يعنى نيازمندان و مستمندان هستند.
سپاهيان، به اذن خداوند متعال، حافظ مردم و زينت كشور و مايه اقتدار اسلام و وسيله امنيّت و حراست هستند و بقاى سپاهيان، در گرو خراج و فَى‏ء است كه به وسيله آن، توانايى جهاد كردن با دشمنشان را به دست مى‏آورند و تكيه‏گاه آنان در سر و سامان دادن به زندگى و تأمين هزينه خانواده‏شان است. بقاى سپاهيان و خراج‏گزاران نيز در گرو قاضيان و كارگزاران و منشيان است ؛ چرا كه اينان به [رتق و فتق]امور آنان مى‏پردازند و درآمدهايشان را جمع‏آورى مى‏كنند و در كارهاى خصوصى و عمومى آنان، امين‏اند. بقاى همه اينان هم در گرو بازرگانان و صنعتگران است ؛ زيرا كه اين طبقه با پيشه‏ها و صنعتگرى خويش، درآمدزايى مى‏كنند و به بازارها رونق مى‏بخشند و آنان را از پرداختن مستقيم به كارها و صنعت‏هايى كه خود از عهده آنها بر نمى‏آيند، بى‏نياز مى‏كنند.
و طبقه فرودست، يعنى نيازمندان و مستمندان كه نيازمند به ديگر مردمان‏اند، و البته رحمت خداوند، شامل همه اين طبقات است.
هر يك از اين طبقات را بر فرمان‏روا حقّى است، به همان اندازه كه فرمان‏روا را [بر آنان] حقّ است [و هر دو نسبت به هم حقوق و وظايفى دارند] و از عهده آن حق [و وظيفه] كه خداوند بر او لازم گردانيده است، به در نمى‏آيد مگر با همت ورزيدن به آن و استعانت از خداوند خواستن براى آن و خويشتن را بر به كار بستن حق، خواه موافق ميل او باشد يا مخالف آن، عادت دهد....

  • نام منبع :
    فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ سيّدمجتبي غيوري
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20450
صفحه از 296
پرینت  ارسال به