۳۸۲.فضائل الصحابةـ به نقل از جرموز مرادى ـ: على عليهالسلام را ديدم كه از قصر (دار الحكومه) بيرون مىآمد و دو جامه قِطْرى پوشيده بود. اِزارش تا نيمه ساق مىآمد و ردايش كه آن را به كمر بسته بود تا نزديك اِزارش مىرسيد و در دستش تازيانه بود. در بازارها مىچرخيد و مردم را به پرواى الهى و درستىِ خريد و فروش، فرمان مىداد و مىفرمود: «در پيمانه كردن و وزن كردن، سنگِ تمام بگذاريد و در گوشت، ندميد».۱
۳۸۳.الأموال، قاسم بن سلام ـ به نقل از اَصبَغ بن نُباته ـ: با على عليهالسلام به بازار رفتم، ديد هر يك از بازاريان براى خود جايى را مشخصّ و تصاحب كرده است. فرمود: «اينها چه هستند ؟». گفتند: هر يك از بازاريان براى خود جايى را تصاحب كرده است. فرمود: «آنها چنين حقّى ندارند. بازار مسلمانان، مانند نمازخانه مسلمانان است. هر كس زودتر از ديگرى جايى بگيرد، آن روز، آن محل متعلّق به اوست، تا زمانى كه تركش كند.۲
۳۸۴.الهداية الكبرىـ به نقل از اَصبَغ بن نُباته ـ: همراه امير مؤمنان عليهالسلام به بازار رفتيم. ايشان در بازار مىگشت و بازاريان را به كامل دادن پيمانه و ترازو توصيه
1.. رَأَيتُ عَلِيّا وهُوَ يَخرُجُ مِنَ القَصرِ وعَلَيهِ قِطرِيَّتانِ ؛ إزارُهُ إلى نِصفِ السّاقِ ، ورِداؤُهُمُشَمَّرٌ قَريبا مِنهُ ، ومَعَهُ الدِّرَّةُ ، يَمشي فِي الأَسواقِ ويَأمُرُهُم بِتَقوَى اللّهِ وحُسنِ البَيعِ ، ويَقولُ : أوفُوا الكَيلَ وَالميزانَ ، ولا تَنفُخُوا اللَّحمَ فضائل الصحابة لابن حنبل : ج۲ ص۵۵۷ ح۹۳۸ ، الطبقات الكبرى : ج۳ ص۲۸ .
2.. خَرَجتُ مَعَ عَلِيٍّ عليهالسلام إلَى السّوقِ ، فَرَأى أهلَ السّوقِ قَد حازوا أمكِنَتَهُم ، فَقالَ : ماهذا ؟ : فَقالوا : أهلُ السّوقِ قَد حازوا أمكِنَتَهُم ، فَقالَ : لَيسَ ذلِكَ لَهُم ؛ سوقُ المُسلِمينَ كَمُصَلَّى المُسلِمينَ ، مَن سَبَقَ إلى شَيءٍ فَهُوَ لَهُ يَومَهُ حَتّى يَدَعَهُ الأموال لقاسم بن سلام : ص ۹۳ ح ۲۲۶ ، كنز العمّال : ج ۵ ص ۸۱۶ ح ۱۴۴۷۰ .