239
فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد

دستانش بود. دستور داد اضافه آن را بُريدند تا اندازه‏اش شد. سپس تازيانه‏اش را برداشت و به گشت در بازار، ادامه داد.۱

۳۷۹.الكافىـ به نقل از ابو صادق ـ: امير مؤمنان عليه‏السلام وارد بازار خرمافروشان شد. ديد زنى ايستاده است و مى‏گِريد و با مردى خرمافروش، جرّ و بحث مى‏كند. به آن زن فرمود: «چه شده است ؟». زن گفت: اى امير مؤمنان ! من از او، يك درهم خرما خريده‏ام ؛ امّا از خرماهاى زيرين كه نامرغوب است به من داده مانند خرماهايى كه ديدم نيست.
امام عليه‏السلام به خرمافروش فرمود: «پس بگير». مرد، قبول نكرد. امام عليه‏السلام سه بار فرمود و خرمافروش نپذيرفت. امام عليه‏السلام تازيانه‏اش را بالا بُرد و مرد، پس گرفت. على عليه‏السلام نمى‏پسنديد خرما [به گونه‏اى]بسته‏بندى شود [كه موجب فريب خريدار گردد].۲

۳۸۰.مكارم الأخلاقـ به نقل از اَصبَغ بن نُباته ـ: با على عليه‏السلام بيرون رفتيم تا به بازار خرمافروشان رسيديم. [به خرمافروشان]فرمود: «زنبيل‏ها را روى هم قرار ندهيد». سپس رفت تا به گوشت‏فروشان رسيديم. فرمود: «در گوشت، ندميد». سپس رفت تا به بازار ماهى‏فروشان رسيد و فرمود: «ماهى اسبيله و

1.. كانَ عَلِيُّ بنُ أبي طالِبٍ يَطوفُ فِي السّوقِ بِيَدِهِ دِرَّةٌ ، فَاُتِيَ بِقَميصٍ لَهُ سُنبُلانِيٍّ فَلَبِسَهُ ،فَخَرَجَ كُمّاهُ عَلى يَدَيهِ ، فَأَمَرَ بِهِما فَقُطِعا حَتَّى استَوَيا بِيَدَيهِ ، ثُمَّ أخَذَ دِرَّتَهُ فَذَهَبَ يَطوفُ الطبقات الكبرى : ج ۳ ص ۲۹ ، مستدرك الوسائل : ج ۳ ص ۳۲۱ ح ۳۶۸۲ .

2.. دَخَلَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه‏السلامسُوقَ التَّمّارِينَ ، فَإِذَا امرَأَةٌ قائِمَةٌ تَبكي وهِيَ تُخاصِمُ رَجُلاًتَمّاراً ، فَقالَ لَها : ما لَكِ ؟ قالَت : يا أميرَ المُؤمِنينَ ، اشتَرَيتُ مِن هذا تَمراً بِدِرهَمٍ فَخَرَجَ أسفَلُهُ رَدِيّاً لَيسَ مِثلَ الَّذي رَأَيتُ .
قالَ : فَقالَ لَهُ : رُدَّ عَلَيها . فَأَبى حَتّى قالَها ثَلاثاً فَأَبى ، فَعَلاهُ بِالدِّرَّةِ حَتّى رَدَّ عَلَيها . وكانَ عَلِيٌّ عليه‏السلاميَكرَهُ أن يُجَلَّلَ التَّمرُ الكافى : ج ۵ ص ۲۳۰ ح ۲ ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۳ ص ۲۷۰ ح ۳۹۷۸ .


فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد
238

۳۷۵.تاريخ دمشق: عبد اللّه‏ بن سعيد اُمَوى، صحابى و نامش حكم بود. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نامش را عبد اللّه‏ نهاد و او را بر بازار مدينه گماشت.۱

۳۷۶.تاريخ خليفة بن خيّاطـ در بيان اسامى كارگزاران پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ـ: حكم بن سعيد بن عاص، كارگزار بازار.۲

۷ / ۳

نظارت امير مؤمنان علیه السلام بر بازار

۳۷۷.دعائم الإسلام: امام على عليه‏السلام به رفاعه [قاضى‏اش در اهواز] نوشت: «از به كار گماشتن كسى كه نه تو را و نه سخن تو را در باره ما تصديق مى‏كند، خوددارى كن. در غير اين صورت، خداوند از تو بازخواست خواهد كرد. نيز سرپرستى امور بازار را به اهل بدعت مسپار، وگر نه خود بهتر مى‏دانى».۳

۳۷۸.امام باقر عليه‏السلام: على بن ابى طالب عليه‏السلام تازيانه به دست، در بازار مى‏گشت كه پيراهنى سُنبُلانى۴ برايش آوردند. آن را پوشيد. آستين‏هايش بلندتر از

1.. عَبدُ اللّه‏ِ بنُ سَعيدٍ أبي اُحَيحَةَ الاُمَوِيُّ ، لَهُ صُحبَةٌ ، كانَ اسمُهُ الحَكَمَ ، فَسَمّاهُ رَسولُاللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله عَبدَ اللّه‏ِ ، وَاستَعمَلَهُ النَّبِيُ صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهعَلى سوقِ المَدينَةِ تاريخ دمشق : ج ۲۹ ص ۵۳ .

2.. الحَكَمُ بنُ سَعيدِ بنِ العاصِ عَلَى السّوقِ (تاريخ خليفة بن خياط : ص ۶۱ ، تاريخ دمشق :ج ۲۹ ص ۵۶) .

3.. عَنهُ [الإِمامِ عَلِيٍّ] عليه‏السلام أنَّهُ كَتَبَ إلى رِفاعَةَ [قاضيهِ عَلَى الأَهوازِ] : لا تَستَعمِل مَن لايُصَدِّقُكَ ولا يُصَدِّقُ قَولَكَ فينا ، وإلاّ فَاللّه‏ُ خَصمُكَ وطالِبُكَ . لا تُوَلِّ أمرَ السّوقِ ذا بِدعَةٍ ، وإلاّ فَأَنتَ أعلَمُ دعائم الإسلام : ج ۲ ص ۵۳۰ ح ۱۸۸۲ .

4.. لباسى بلند ، منسوب به سُنبُلان ، شهرى در روم بوده است .

  • نام منبع :
    فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ سيّدمجتبي غيوري
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20286
صفحه از 296
پرینت  ارسال به