۷ / ۲
نظارت پيامبر صلی الله علیه وآله بر بازار
۳۷۳.مسند ابن حنبلـ به نقل از عبد اللّه بن عمر ـ: پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله از من كاردى خواست و من براى ايشان بُردم. فرستاد آن را تيز كردند و سپس به من داد و فرمود: «فردا اين را برايم بياور». من چنين كردم و ايشان با يارانش به بازارهاى مدينه رفت. در آن جا خيكهاى شرابى بود كه از شام آورده بودند. پيامبر صلىاللهعليهوآله كارد را از من گرفت و تمام خيكهايى را كه در برابرش بود، پاره كرد. سپس كارد را به من داد و به يارانش كه همراه او بودند، فرمود با من بيايند و كمكم كنند و به من دستور داد همه بازارها را بگردم و هر جا خيك شرابى ديدم، پارهاش كنم. من رفتم و هر چه خيك شراب در بازارهاى مدينه بود، پاره كردم.۱
۳۷۴.تاريخ إصبهانـ به نقل از ابن عمر ـ: پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله در بازار مدينه بر طعامى (موادّى غذايى يا گندم) گذشت كه ظاهرى خوشايند داشت. دستش را داخل آن بُرد و چيزى در آورد كه مانند قسمت بيرونىاش نبود. پس به طعامفروش اُف گفت و آن گاه صدا زد: «اى مردم ! تقلّب در ميان مسلمانان نيست. كسى كه تقلّب كند، از ما نيست».۲
1.. أمَرَني رَسولُ اللّهِ صلىاللهعليهوآله أن آتِيَهُ بِمُديَةٍ ـ وهِيَ الشَّفرَةُ ـ فَأَتَيتُهُ بِها ، فَأَرسَلَ بِها فَاُرهِفَت ،ثُمَّ أعطانيها وقالَ : اُغدُ عَلَيَّ بِها ، فَفَعَلتُ ، فَخَرَجَ بِأَصحابِهِ إلى أسواقِ المَدينَةِ وفيها زِقاقُ خَمرٍ قَد جُلِبَت مِنَ الشّامِ ، فَأَخَذَ المُديَةَ مِنّي فَشَقَّ ما كانَ مِن تِلكَ الزِّقاقِ بِحَضرَتِهِ ثُمَّ أعطانيها ، وأَمَرَ أصحابَهُ الَّذينَ كانوا مَعَهُ أن يَمضوا مَعِيَ وأَن يُعاوِنوني ، وأَمَرَني أن آتِيَ الأَسواقَ كُلَّها ، فَلا أجِدُ فيها زِقَّ خَمرٍ إلاّ شَقَقتُهُ ، فَفَعَلتُ فَلَم أترُك في أسواقِها زِقّا إلاّ شَقَقتُهُ مسند ابن حنبل : ج ۲ ص ۴۹۲ ح ۶۱۷۳ ، تفسير ابن كثير : ج ۳ ص ۱۷۵ .
2.. إنَّ رَسولَ اللّهِ صلىاللهعليهوآله مَرَّ بِسوقِ المَدينَةِ عَلى طَعامٍ أعجَبَهُ ، فَأَدخَلَ يَدَهُ في جَوفِ الطَّعامِ ،فَأَخرَجَ شَيئا لَيسَ بِالظّاهِرِ ، قالَ : فَأَفَّفَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعليهوآلهبِصاحِبِ الطَّعامِ ، ثُمَّ نادى : يا أيُّهَا النّاسُ ! لا غِشَّ بَينَ المُسلِمينَ ، مَن غَشَّنا فَلَيسَ مِنّا تاريخ إصبهان : ج ۱ ص ۲۹۸ ح ۵۱۵ ، المستدرك على الصحيحين : ج ۲ ص ۱۱ ح ۲۱۵۳ .