لايحضره الفقيه، روايت نكوهش بازار را به صورت مرسل نقل كرده است. سند اين روايت در كتاب معانى الاخبار نيز اضطراب دارد، ولى مىتوان آن را تلقى به قبول كرد.
۳.مضمونها: مضمون و محتواى روايات نكوهش بازار با روايات فراوان ترغيب كننده به كسب و تجارت سازگار نيست. (شمار فراوان روايات پسنديدگى تجارت و ترغيب به انجام آن در بخشهاى پيشين نقل شدهاند).
طبيعى است كه انجام كسب و تجارت در هر جامعه، نيازمند محلى شايسته و مستعد براى خريد و فروش است تا كارهاى مربوط به داد و ستد سامان گيرند و امكان مراجعه و يافتن خريدار و فروشنده تسهيل شود. از اين رو، روايات نكوهش بازار تنافى ظاهرى با آن روايات خواهند داشت.
نكوهش مطلق بازار با سيره و عرف عقلا در اهتمام به بازار در جوامع متفاوت نيز ناسازگار است ؛ زيرا بازار به عنوان محل داد و ستد، مكانى است كه در همه جوامع با گرايشها و سليقههاى مختلف وجود دارد و از لوازم زندگى اجتماعى شمرده مىشود.
۴.حل تعارض: با فرض پذيرش روايات نكوهش بازار و ناسازگارى آن با ديگر آموزههاى دينى و عقلائى، نياز به جمع ميان اين آموزهها احساس مىشود. در تبيين وجوه جمع ميان اين روايات، لازم است به آسيبشناسى بازار، مقايسه بازار با مكانهاى ديگر و فضاى صدور روايات، توجه شود:
الف ـ برخى روايات۱ در مقام بيان مقايسه ميان مكان مقدسى چون مسجد و بازار هستند. روايت كتاب من لا يحضره الفقيه و برخى ديگر، به صراحت مسجد را به عنوان بهترين مكان و بازار را در مقابل آن به عنوان