223
فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد

در پايان، تذكر چند نكته مفيد است:

۱.در شغل‏هايى كه احتمال لغزش در آنها فراوان است، اگر فردى با آمادگى كامل و پرهيز از لغزش‏ها، آن شغل را انتخاب كند اشكالى ندارد. چنانكه برخى اصحاب امامان عليهم‏السلام صيرفى بوده‏اند و خطر شغل خود را با امام عليه‏السلام نيز مطرح كرده‏اند، ولى امام عليه‏السلام تغيير شغل را توصيه نكرده‏اند.۱
همچنان كه اگر فروشنده مواد غذائى از احتكار بپرهيزد عمل او اشكالى نخواهد داشت: «فَإِن لَم يَكُن ذلِكَ فَلَيسَ التِّجارَةُ بِها مُحَرَّمَةً»۲ اگر اين گونه نباشد، داد و ستد نسبت به آن حرام نيست.

۲.مواردى كه در روايات پيشين شمرده شده‏اند، به منزله شغل و كسب مكروه معرفى شده‏اند، نه آن كه هر گونه داد و ستد در آن كارها كراهت داشته باشد. يعنى اگر چه شغل كفن فروشى مكروه است، ولى خريدن كفن كراهتى ندارد، حتى توصيه شده است كه انسان كفن خويش را در زمان حيات خود خريدارى كند.۳

۳.ناپسندى برخى شغل‏ها، به شرايط زمانى و مكانى خاص آنها بستگى دارد و اگر در زمانى ديگر، معيارهاى ذكر شده در ابتداى نوشته در باره مشاغل تغيير كند پسنديدگى و ناپسندى نيز تغيير خواهند كرد.
براى مثال در دوره كهن، فرد كفن‏فروش در هر روستا و شهر كوچك، منتظر مرگ افراد بيشترى بود تا كفن بيشترى به فروش رسانده، درآمد فزون‏ترى كسب كند. ولى در زمان معاصر و مطابق با عرف موجود، مرسوم

1.. ر .ك : الكافى : ج ۵ ص ۱۱۴ ح ۲ (پرسش سدير صيرفى از امام باقر عليه‏السلام در باره كارشو بى‏اشكال دانستن امام عليه‏السلام ، همچنين ر .ك : همان : ح ۳ درباره فروش آرد و بى اشكال شمردن آن) .

2.. ر .ك : ح ۳۳۹ .

3.. ر .ك : توضيح المسائل امام خمينى مسئله ۵۷۳ .


فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد
222

فروش مواد غذائى روزانه مردم (قُوتِ رايج) نيز همين مشكل را دارد و ممكن است در برخى موارد به احتكار بينجامد.

اين خطر به ويژه در جوامع كهن كه تجارت و نقل و انتقال مواد غذائى، بسى دشوارتر از اين زمان بوده، نمود بيشترى داشته است ؛ زيرا به محض كاهش عرضه قوت رايج مردم، همانند گندم، و احتمال افزايش قيمت آن، طبيعت انسانى و ماديگراى فروشندگان به احتكار و عرضه نكردن اجناس رو مى‏آوردند تا درآمد خويش را افزايش داده يا سرمايه خويش را از دست ندهند. بدين سبب، احتمال لغزش در اين شغل‏ها بيش از شغل‏هايى همانند پارچه‏فروشى است كه به سبب نبودن نياز ضرورى و آنى مردم، احتكار در آن بى‏معنا بوده است. در روايت اسحاق بن عمار از امام صادق عليه‏السلام آمده است: «لا تُسلِمهُ بَيّاعَ الطَّعامِ ؛ فَإِنَّهُ لا يَسلَمُ مِنَ الاِحتِكارِ»۱ فرزند خود را [براى آموزش كسب]نزد فروشنده طعام نفرست، زيرا او از [گناه]احتكار مصون نيست.

در روايت دعائم الاسلام نيز درباره علاقه‏هاى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آمده است: «أنَّهُ استَحَبَّ تِجارَةَ البَزِّ وكَرِهَ تِجارَةَ الحِنطَةِ»۲. آن حضرت تجارت پارچه را دوست داشت و تجارت گندم را ناپسند مى‏دانست.

تجارت مواد غذائى در اوقات بحرانى، سبب پديد آمدن و تقويت رذائل اخلاقى نيز مى‏شود و آن را به گروه اول نيز ملحق مى‏سازد يعنى منافع فردى سبب چشم بستن بر نيازهاى مردم و سختى‏هاى آنها مى‏شود. امير المؤمنين عليه‏السلام فرمود: «مَن باعَ الطَّعامَ نُزِعَت مِنهُ الرَّحمَةُ»۳ هر كس كه طعام [و قوت روزانه مردم]را بفروشد، دل رحمى از او سلب مى‏شود.

1.. ر .ك : ح ۳۵۲ .

2.. ر .ك : ح ۳۳۹ .

3.. ر .ك : ح ۳۴۱ .

  • نام منبع :
    فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ سيّدمجتبي غيوري
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20483
صفحه از 296
پرینت  ارسال به