21
فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد

مى‏دارم كه خداى عز و جل مرا در حالى ببيند كه به بهره‏هاى او روى مى‏آورم». پدرم گفت: با آن مال، صد دينار براى وى سود كسب كردم. سپس به ديدار امام عليه‏السلام رفتم و به ايشان گفتم: با آن مبلغ برايتان صد دينار سود كسب كردم. ايشان از اين خبر بسيار خرسند شد و به من فرمود: «آن را در سرمايه من قرار ده».۱

۷.امام صادق عليه‏السلام ـ در باره اين سخن خداوند عز و جل: «مردانى كه نه تجارت و نه معامله‏اى، آنان را از ياد خدا غافل نمى‏كند»۲ ـ: آنان، اهل تجارت بودند ؛ امّا چون وقت نماز مى‏رسيد، تجارت را رها كرده، به سوى نماز مى‏شتافتند و پاداش ايشان، بيش از غير تاجران است.۳

۸.الكافىـ به نقل از اَسباط بن سالم ـ: نزد امام صادق عليه‏السلام رفتم. پرسيد: «از عمر بن مسلم، چه خبر ؟». گفتم: خوب است ؛ امّا تجارت را رها كرده است.
امام صادق عليه‏السلام سه بار فرمود: «كارِ شيطان است[». آن گاه فرمود: «] آيا نمى‏داند كه پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بارِ كاروانى را كه از شام مى‏آمد، خريد و از آن، چندان سود بُرد كه وام هايش را پرداخت و بخشى را بين خويشانش تقسيم كرد ؟ خداوند مى‏فرمايد: «مردانى كه بازرگانى و داد و ستد، آنان را از ياد خدا باز

1.. أعطى أبو عَبدِ اللّه‏ِ عليه‏السلام أبي ألفا وسَبعَمِئَةِ دينارٍ ، فَقالَ لَهُ : اِتَّجِر بِها ، ثُمَّ قالَ : أما إنَّهُ لَيسَلي رَغبَةٌ في رِبحِها وإن كانَ الرِّبحُ مَرغوبا فيهِ ، ولكِنّي أحبَبتُ أن يَرانِيَ اللّه‏ُ جَلَّ وعَزَّ مُتَعَرِّضا لِفَوائِدِهِ .
قالَ : فَرَبِحتُ لَهُ فيها مِئَةَ دينارٍ ، ثُمَّ لَقيتُهُ فَقُلتُ لَهُ : قَد رَبِحتُ لَكَ فيها مِئَةَ دينارٍ .
قالَ : فَفَرِحَ أبو عَبدِ اللّه‏ِ عليه‏السلام بِذلِكَ فَرَحا شَديدا ، فَقالَ لي : أثبِتها في رَأسِ مالي الكافى : ج ۵ ص ۷۶ ح ۱۲ ، تهذيب الأحكام : ج ۶ ص ۳۲۶ ح ۸۹۸ .

2.. نور : آيه ۳۷ .

3.. في قَولِ اللّه‏ِ عز و جل : « رِجَالٌ لاَّ تُلْهِيهِمْ تِجَـرَةٌ وَ لاَ بَيْعٌ عَن ذِكْرِ اللَّهِ » : كانوا أصحابَ تِجارَةٍ ،فَإذا حَضَرَتِ الصَّلاةُ تَرَكُوا التِّجارَةَ وَانطَلَقوا إلَى الصَّلاةِ ، وهُم أعظَمُ أجرا مِمَّن لَم يَتَّجِر كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۳ ص ۱۹۲ ح ۳۷۲۰ ، فقه الرضا : ص ۲۵۱ .


فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد
20

حلال] است.۱

۴.تفسير الطبرىـ به نقل از سدّى ـ: پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، زمانى كه براى جنگ بدر كوچك حركت كرد، در بدر، چند درهمى داد و با آن از بازارِ دوره‏اى بدر، خريد كردند و به سودى دست يافتند. اين است معناى فرموده خداى عز و جل كه: «پس، با نعمت و فضلى از جانب خدا [از ميدان نبرد] باز گشتند، در حالى كه هيچ بدى‏اى به آنان نرسيده بود و همچنان، از خشنودى خدا پيروى مى‏كردند»۲. مقصود از نعمت، سلامت و بى‏گزندى و از فضل (سودِ) [آن]، تجارت و از بدى، كشته شدن است.۳

۵.امام على عليه‏السلام ـ در توصيف مؤمن ـ: تجارت مى‏كند تا سود بَرَد۴.۵

۶.الكافىـ به نقل از محمّد بن عذافر از پدرش ـ: امام صادق عليه‏السلام به پدرم هزار و هفتصد دينار داد و به او فرمود: «با آن، بازرگانى كن». سپس فرمود: «بدان كه مرا به سود آن رغبتى نيست. هر چند سود، خواستنى است ؛ امّا من دوست

1.. اِبتَغِ عَلى نَفسِكَ وعِيالِكَ حَلالاً ، فَإِنَّ ذلِكَ جِهادٌ في سَبيلِ اللّه‏ِ ، وَاعلَم أنَّ عَونَ اللّه‏ِ فيصالِحِ التِّجارَةِ المعجم الكبير : ج ۸ ص ۵۲ ح ۷۳۴۲ ، مسند الشاميّين : ج ۴ ص ۳۹۱ ح ۳۶۳۷ .

2.. آل عمران : آيه ۱۷۴ .

3.. أعطى رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهـ يَعني : حينَ خَرَجَ إلى غَزوَةِ بَدرٍ الصُّغرى ـ بِبَدرٍ دَراهِمَ ، ابتاعوابِها مِن مَوسِمِ بَدرٍ فَأَصابوا تِجارَةً ، فَذلِكَ قَولُ اللّه‏ِ عز و جل : « فَانقَلَبُواْ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُواْ رِضْوَ نَ اللَّهِ » أمَّا النِّعمَةُ فَهِيَ العافِيَةُ ، وأَمَّا الفَضلُ فَالتِّجارَةُ ، وَالسّوءُ القَتلُ تفسير الطبرى : ج ۳ الجزء ۴ ص ۱۸۳ ، الدرّ المنثور : ج ۲ ص ۳۹۱ .

4.. يعنى براى كسب سود و فايده تجارت مى‏كند ، نه براى فخرفروشى و يا از سرآزمندى براى گِرد آوردن مال و ثروت يا مراد از غنيمت و سود ، فوايد اُخروى است ؛ يعنى تجارت مى‏كند تا آنچه را به دست مى‏آورد ، در راه خدا انفاق كند و در نتيجه ، به غنايم اُخروى دست يابد .

5.. يَتَّجِرُ لِيَغنَمَ (الكافى : ج ۲ ص ۲۳۰ ح ۱ ، أعلام الدين : ص ۱۱۷) .

  • نام منبع :
    فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ سيّدمجتبي غيوري
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 22659
صفحه از 296
پرینت  ارسال به