اوّل، فرمان خدا را به جا مىآورم و ديگرى گفت: اوّل به تجارتم مىپردازم و فرمان خدا را بعد به جا مىآورم. اين يكى در پىِ تجارتش رفت و آن يكى به نمازش پرداخت، پس من به ابرها وحى كردم و ابرها دميدند و آتش رها كردند و همه جا را فرا گرفت و آن مرد، گرفتار ابر و تاريكى شد و هم مال التجارهاش از بين رفت و هم نمازش، و بر درِ خانهاش نوشته شد: «بنگريد كه دنيا و فزونخواهى با آدمى چه مىكند !»... اى داوود ! كسى كه با من تجارت كند، پُرسودترين تجارت را كرده است.۱
۲۸۹.امام باقر عليهالسلام: در روزگار پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله مؤمنى تهىدست و بسيار نيازمند از اهل صُفّه زندگى مىكرد و در وقت همه نمازها همراه پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله بود و نمازى را از دست نمىداد. پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله دلش به حال او مىسوخت و به فكر نياز و غربت او بود و مىفرمود: «اى سعد ! اگر چيزى به من برسد، تو را بىنياز خواهم كرد».
مدّتها چيزى براى پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله نرسيد و ايشان براى سعد به شدّت ناراحت بود. خداوند سبحان كه غم و ناراحتى پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله را براى سعد ديد، جبرئيل عليهالسلام را با دو درهم نزدش فرو فرستاد و جبرئيل عليهالسلام به ايشان گفت: اى محمّد ! خداوند دانست كه تو براى سعد چه قدر غمگينى. آيا دوست