185
فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد

مى‏زد تا مردم را از آمدن خود، آگاه كند. مردم نيز نزدش مى‏رفتند و با او معامله مى‏كردند.
در يكى از جمعه‏ها كه پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله بر منبر ايستاده بود و خطبه مى‏خواند، دِحيه وارد مدينه شد و در آن زمان، هنوز اسلام نياورده بود. همه مردم از مسجد خارج شدند، به طورى كه فقط دوازده مرد و يك زن باقى ماندند. پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «اگر نبودند اين چند نفر، از آسمان بر آنان سنگ مى‏باريد» و خداوند، اين آيه را فرو فرستاد.
بنا به قولى فقط هشت نفر در مسجد ماندند. اين قول را كلبى از ابن عبّاس روايت كرده است. به قولى، فقط يازده مرد ماندند. اين قول از ابن كيسان، روايت شده است. به قولى، مردم، اين كار را سه بار، در هر روزى يك بار، براى كاروانى كه از شام آمد، انجام دادند و هر بار، مصادف با روز جمعه بود. اين قول از قَتاده و مُقاتل، نقل شده است.۱

1.. في تَفسيرِ قَولِهِ تَعالى : « وَ إِذَا رَأَوْاْ تِجَـرَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّواْ إِلَيْهَا . . . » عَنِ الحَسَنِ وأَبيمالِكٍ : أصابَ أهلَ المَدينَةِ جوعٌ وغَلاءُ سِعرٍ ، فَقَدِمَ دِحيَةُ بنُ خَليفَةَ بِتِجارَةِ زَيتٍ مِنَ الشّامِ ، وَالنَّبِيُّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهيَخطُبُ يَومَ الجُمُعَةِ ، فَلَمّا رَأَوهُ قاموا إلَيهِ بِالبَقيعِ خَشيَةَ أن يُسبَقوا إلَيهِ ، فَلَم يَبقَ مَعَ النَّبِيِّ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله إلاّ رَهطٌ ، فَنَزَلَتِ الآيَةُ ، فَقالَ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : وَالَّذي نَفسي بِيَدِهِ ، لَو تَتابَعتُم حَتّى لا يَبقى أحَدٌ مِنكُم لَسالَ بِكُمُ الوادي نارا .
وقالَ المُقاتِلانِ : بَينا رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يَخطُبُ يَومَ الجُمُعَةِ ، إذ قَدِمَ دِحيَةُ بنُ خَليفَةَ بنِ فَروَةَ الكَلبِيُّ ، ثُمَّ أحَدُ بَنِي الخَزرَجِ ، ثُمَّ أحَدُ بني زَيدِ بنِ مَناةٍ مِنَ الشّامِ بِتِجارَةٍ ، وكانَ إذا قَدِمَ لَم يَبقَ بِالمَدينَةِ عاتِقٌ إلاّ أتَتهُ ، وكانَ يَقدِمُ إذا قَدِمَ بِكُلِّ ما يَحتاجُ إلَيهِ مِن دَقيقٍ أو بُرٍّ أو غَيرِهِ ، فَيَنزِلُ عِندَ أحجارِ الزَّيتِ ، وهُوَ مَكانٌ في سوقِ المَدينَةِ ، ثُمَّ يَضرِبُ بِالطَّبلِ لِيُؤذِنَ النّاسَ بِقُدومِهِ ، فَيَخرُجَ إلَيهِ النّاسُ لِيَتَبايَعوا مَعَهُ .
فَقَدِمَ ذاتَ جُمُعَةٍ وكانَ ذلِكَ قَبلَ أن يُسلِمَ ، ورُسولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله قائِمٌ عَلَى المِنبَرِ يَخطُبُ ، فَخَرَجَ النّاسُ فَلَم يَبقَ فِي المَسجِدِ إلاَّ اثنا عَشَرَ رَجُلاً وَامرَأَةٌ ، فَقالَ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : لَولا هؤُلاءِ لَسُوِّمَت لَهُمُ الحِجارَةُ مِنَ السَّماءِ . وأَنزَلَ اللّه‏ُ هذِهِ الآيَةَ .
وقيلَ : لَم يَبقَ فِي المَسجِدِ إلاّ ثَمانِيَةُ رَهطٍ ، عَنِ الكَلبِيِّ عَنِ ابنِ عَبّاسٍ .
وقيلَ : إلاّ أحَدَ عَشَرَ رَجُلاً ، عَنِ ابنِ كَيسانَ .
وقيلَ : إنَّهُم فَعَلوا ذلِكَ ثَلاثَ مَرّاتٍ ، في كُلِّ يَومٍ مَرَّةً لِعيرٍ تَقَدَّمَ مِنَ الشّامِ ، وكُلُّ ذلِكَ يُوافِقُ يَومَ الجُمُعَةِ ، عَن قَتادَةَ ومُقاتِلٍ مجمع البيان : ج ۱۰ ص ۴۳۳ ، عوالى اللآلى : ج ۲ ص ۵۷ ح ۱۵۳ وص ۵۸ ح ۱۵۴ .


فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد
184

۲۸۵.المصنّف، ابن ابى شيبه ـ به نقل از جابر ـ: روز جمعه در حالى كه پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مشغول ايراد خطبه[ى نماز جمعه]بود، كاروانى تجارى [به مدينه] آمد. مردم به تماشاى آن بيرون رفتند و پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله با دوازده نفر ماند. پس، اين آيه فرود آمد: «و هر گاه داد و ستدى يا سرگرمى‏اى ببينند، به سوى آن روى‏آور مى‏شوند و تو را كه ايستاده‏اى، رها مى‏كنند».۱

۲۸۶.مجمع البيانـ در تفسير فرموده خداوند متعال: «و هر گاه داد و ستدى يا سرگرمى‏اى ببينند، به سوى آن روى‏آور مى‏شوند» ـ: از حسن و ابو مالك نقل شده است كه: مردم مدينه، دچار گرسنگى و گرانى شدند، دِحية بن خليفه از شام، روغن آورد. روز جمعه بود و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله خطبه[ى نماز جمعه] مى‏خواند. مردم با ديدن دِحيه، از ترس اين كه از ديگران عقب بمانند، به طرف او در بقيع رفتند، به طورى كه جز چند نفرى با پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله باقى نماندند، پس، اين آيه نازل شد و پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: «سوگند به آن كه جانم در دست اوست، اگر همه شما مى‏رفتيد، چنان كه كسى از شما [در مسجد]باقى نمى‏مانْد، وادى بر شما سيلى از آتش مى‏شد».
مُقاتل بن سليمان و مُقاتل بن قيام گفته‏اند: پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مشغول خطبه خواندن بود كه دِحية بن خليفة بن فَروَه كلبى و پس از او، يكى از بنى خزرج و پس از او يكى از بنى زيد بن مناة با مال التجاره‏اى از شام وارد [مدينه] شدند. زمانى كه دحيه وارد مى‏شد، همه دختران نورسيده مدينه نزدش مى‏رفتند و هر گاه مى‏آمد، تمام مايحتاج مردم، از آرد و گندم و جز اينها را مى‏آورد و در احجار الزّيت ـ كه جايى است در بازار مدينه ـ، بساط مى‏كرد و سپس طبل

1.. أقبَلَت عيرٌ بِتِجارَةِ يَومِ الجُمُعَةِ ورَسولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهيَخطُبُ ، فَانصَرَفَ النّاسُ يَنظُرونَ ،وبَقِيَ رَسولُ اللّه‏ِ صلى‏الله‏عليه‏و‏آلهفي اثنَي عَشَرَ رَجُلاً ، فَنَزَلَت هذِهِ الآيَةُ : « وَ إِذَا رَأَوْاْ تِجَـرَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّواْ إِلَيْهَا وَ تَرَكُوكَ قَائِمًا »المصنفّ لابن أبى شيبة : ج ۲ ص ۲۲ ح ۸ ، شعب الإيمان : ج ۵ ص ۲۳۵ ح ۶۴۹۴ .

  • نام منبع :
    فرهنگ نامه تجارت و داد و ستد
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ سيّدمجتبي غيوري
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 20432
صفحه از 296
پرینت  ارسال به