225
فرهنگ نامه توبه

ديدارت شادمان‏ساز.
خداى من! عذرآورى من به سوى تو، عذرآورى كسى نيست كه از قبول عذرش بى‏نياز باشد. پس پوزشم را بپذير، اى بهترين كسى كه بدكاران به سوى او عذر مى‏آورند!
خداى من! براى خواسته‏اى كه عمرم را در خواستن آن از تو گذرانده‏ام ـ كه همان آمرزش است ـ، مرا رد مكن.
خداى من! اگر خواريم را مى‏خواستى، هدايتم نمى‏كردى و اگر رسوايى‏ام را مى‏خواستى، مرا نمى‏پوشاندى. پس مرا از آنچه به خاطر آن هدايتم كردى، برخوردار فرما و به آنچه را براى آن [گناه] مرا پوشاندى، ادامه بده.
خداى من! هر بلايى كه توصيف كردم و مرا بدانها آزمودى يا احسانى كه به من كردى، همه آنها را با لطف خود انجام دادى و عفو تو كامل كننده آن است اگر مى‏خواهى آن را كامل كنى.
خداى من! اگر گناهانى كه مرتكب آنها شده‏ام، نبودند، از كيفرت نمى‏ترسيدم و اگر آگاهى‏ام از كَرَمت نبود، به ثوابت اميد نمى‏بستم و تو با برآوردن آرزوى آرزومندان، برترينِ بخشندگانى و در گذشتن از گنهكاران، مهربان‏ترين كسى كه مهرش را طالب‏اند.
خداى من! نَفْسم اميدوارى‏ام مى‏دهد كه تو مرا مى‏بخشى. پس آن [نفس] را گرامى بدار در آرزوى كه بشارت گذشتت را مى‏دهد! پس، با كَرَم خود، بشارت دهنده‏هاى آرزويش را تصديق كن و با بخشش خود، ويرانگرى‏هايى را كه [نفس]مرتكب شده، بر من ببخش.
خداى من! خوبى‏ها، مرا در ميان بخشش و كَرَمت افكنده‏اند و بدى‏ها، مرا ميان گذشت و بخششت انداخته‏اند. اميدوارم كه هيچ بدكار و نيكوكارى ميان اين دو، ضايع نشود.


فرهنگ نامه توبه
224

خداى من! اگر گناهم بيمناكم مى‏سازد، به راستى خوش گمانى‏ام به تو، پناهم مى‏دهد.
خداى من! درخواست من با درخواست گدايان، همانند نيست ؛ چون وقتى گدا را [چيزى] ندهند، از درخواست، دست مى‏شويد؛ ولى من در هيچ حال، از آنچه از تو درخواست مى‏كنم، بى‏نياز نيستم.
خداى من! از من خشنود باش. و اگر خشنود نيستى، از من در گذر؛ چون گاه شود كه مولا، با آن كه از بنده‏اش ناخشنود است، در مى‏گذرد.
خداى من! چگونه تو را بخوانم در حالى كه من چنين‏ام و چگونه از تو نااميد شوم در حالى كه تو چنانى؟!
خداى من! جان من در پيشگاه تو ايستاده و توكّل نيكوى من به تو، سايه‏بان آن گشته است. پس تو با آن [نفس]، آنچه را شبيه توست مى‏زيبد، انجام دادى و مرا با عفو گذشتت پوشاندى.۱

۲۹۰.امام على عليه‏السلام ـ در مناجات ـ: خداى من! بخشندگى تو آرزويم را گسترانيده و قدردان بودنت، عمل مرا پذيرفته است. پس مرا هنگام فرا رسيدن اجلم با

1.إلهي ! إن كُنتُ غَيرَ مُستَأهِلٍ لِما أرجو مِن رَحمَتِكَ ، فَأَنتَ أهلٌ أن تَجودَ عَلَى المُذنِبينَ بِسَعَةِرَحمَتِكَ .
إلهي ! إن كانَ ذَنبي قَد أخافَني ، فَإِنَّ حُسنَ ظَنّي بِكَ قَد أجارَني .
إلهي ! لَيسَ تُشبِهُ مَسأَلَتي مَسأَلَةَ السّائِلينَ ؛ لِأَنَّ السّائِلَ إذا مُنِعَ امتَنَعَ عَنِ السُّؤالِ ، وأَنَا لا غِنى بي عَمّا سَأَلتُكَ عَلى كُلِّ حالٍ .
إلهِي ! ارضَ عنّي ، فَإِن لَم تَرضَ عَنّي فَاعفُ عَنّي ، فَقَد يَعفُو السَّيِّدُ عَن عَبدِهِ وهُوَ عَنهُ غَيرُ راضٍ .
إلهي ! كَيفَ أدعوكَ وأَنَا أنَا ؟ ! أم كَيفَ أيأَسُ مِنكَ وأَنتَ أنتَ ؟ !
إلهي ! إنَّ نَفسي قائِمَةٌ بَينَ يَدَيكَ ، وقَد أظَلَّها حُسنُ تَوَكُّلي عَلَيكَ ، فَصَنَعتَ بِها ما يُشبِهُكَ ، وتَغَمَّدتَني بِعَفوِكَ المصباح للكفعمي : ص ۴۹۲ ، البلد الأمين : ص ۳۱۶ .

  • نام منبع :
    فرهنگ نامه توبه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ رسول افقي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8659
صفحه از 239
پرینت  ارسال به