187
فرهنگ نامه توبه

از قصور نيز امرى پسنديده است. چنان كه اگر كسى به دليل شكستگى پايش مجبور به دراز كردن آن جلو ديگران باشد، پسنديده است كه از اين كار پوزش‏خواهى كند. به گفته سعدى شيرازى:

بنده همان به كه ز تقصير خويش

عذر به درگاه خدا آورد

ورنه سزاوار خداونديش

كس نتواند كه به جا آورد

اين بدان معنا نيست كه خداوند متعال با انسان‏ها با عدالت و سختگيرى رفتار مى‏كند. خداوند در قرآن كريم وعده‏هاى متعددى بر بخشايش همه


فرهنگ نامه توبه
186

۱۲. توبه از كاستى‏هاى بشرى و مراتب بندگى در قياس با مراتب بالاتر

توبه معصومان از هر كارى است كه انسان انجام مى‏دهد ؛ زيرا هيچ كار بشرى در خور ساحت ربوبى نيست. براين اساس، انسان به دليل ضعف و نقص و فقر انسانى و فاصله‏اى كه به طور طبيعى با حضرت حق دارد، نمى‏تواند حضرت حق را آن گونه كه در واقع هست بشناسد و حق معرفت او را به جاى آورد، چنان كه نمى‏تواند حق عبادت و بندگى او را به جاى آورد. از اين روست كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله خداى را چنين مى‏خواند:«سبحانك ما عرفناك حق معرفتك و ما عبدناك حق عبادتك».۱ بنا بر اين، خود را در مقام قصور مى‏ديدند. درست‏ترين عبادت و صحيح‏ترين معرفت در اين مقام آن است كه همراه با چنين اعترافى باشد و اين اعتراف در واقع پوزش خواهى نسبت به ساحت ربوبى است كه آن را استغفار مى‏ناميم. در اين استغفار نوعى بازگشت نيز وجود دارد. بازگشت از نقص به كمال مطلق، بازگشت از فقر خود به غناى الهى، بازگشت از ضعف بشرى به قوت الهى و۲... و اين حقيقت توبه است.

بنا بر اين آن‏ها نيز هر چه تلاش كنند، قصور و كاستى در طاعت دارند و اين نوعى عصيان به حساب مى‏آيد۳ كه نيازمند توبه مى‏شود.۴ پوزش‏خواهى

1.بحار الأنوار : ج ۶۸ ص ۲۳ .

2.تقريباً تمام فقرات مناجات اميرالمؤمنين عليه‏السلام در مسجد كوفه اشاره به چنين وضعى دارد . از باب نمونه : «. . . مَولايَ يا مَولايَ أنتَ القَوِيُّ وأَنَا الضَّعيفُ ، وهَل يَرحَمُ الضَّعيفَ إلاَّ القَوِيُّ . مَولايَ يا مَولايَ أنتَ الغَنِيُّ وأَنَا الفَقيرُ ، وهَل يَرحَمُ الفَقيرَ إلاَّ الغَنِيُّ ، . . .؛ سرورم ، سرورم! تو توانايى من ناتوان . و به ناتوان جز توانا رحم مى‏كند . سرورم ، سرورم ، تو بى نيازى و من بينوا . و مگر به بينوا ، جز بى‏نياز رحم مى‏كند؟» المزار الكبير : ص ۱۷۴ .

3.عصيان به معناى عدم تبعيت است كه مى‏تواند به تقصير يا قصور ، به عمد يا به خطا باشد و در اينجا به قصور طبيعت انسانى باز مى‏گردد ، نه به تقصير يا عمد ؛ ر . ك : التحقيق فى كلمات القرآن الكريم ، مقاييس اللغة ، العين ولسان العرب ذيل ماده «عصى» .

4.برخى فقرات بخش افزوده دعاى عرفه امام حسين عليه‏السلام به خوبى گوياى اين تحليل است : «يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ إلهى أنَا الفَقيرُ فى غِنايَ فَكَيفَ لا أكونُ فَقيراً فى فَقرى ، إلهى أنَا الجاهِلُ فى عِلمى فَكَيفَ لا أكونُ جَهولاً فى جَهلى ، إلهى إنَّ اختِلافَ تَدبيرِكَ و سُرعَةَ طَواءِ مَقاديرِكَ مَنَعا عِبادَكَ العارِفينَ بِكَ عَنِ السُّكونِ إلى عَطاءٍ وَاليَأْسِ مِنكَ فى بَلاءٍ ، إلهى مِنّى ما يَليقُ بِلُؤمى و مِنكَ ما يَليقُ بِكَرَمِكَ . . . إلهى إن ظَهَرَتِ المَحاسِنُ مِنّى فَبِفَضلِكَ و لَكَ المِنَّةُ عَلَيَّ ، و إن ظَهَرَتِ المَساوى مِنّي فَبِعَدلِكَ و لَكَ الحُجَّةُ عَلَيَّ ؛ پروردگارا ، معبودا ، من در عين دارا بودن تهيدستم ، پس در تهيدستى چگونه تهيدست نباشم . معبودا ، من با داشتن علم نادانم ، پس در نادانى چگونه نادان نباشم؟ معبودا ، پياپى آمدن تدبيرت و شتاب تحول تقديرت مانع شدند كه بندگان خداشناس تو به عطايى جز عطاى تو راضى باشند ، و مانع از نااميدى مهربان شدند . معبودا ، از من به اندازه پستى من سر مى‏زند ، و از تو بر اساس شايسته كرمت ... معبودا ، اگر از من خوبى‏هايى سر بزند به فضل تو است و منت تو بر من است . و اگر كارهاى بد از من سربزند ، بسته به دادگرى تو است . تو بر من حجّت دارى.» در اين فقرات غناى انسان عين فقر و علم او عين جهل برشمرده شده و گفته شده هر چه از ماست سزاوار ملامت است مِنّى ما يَليقُ بِلُؤمى و اگر خوبى هست از فضل و كرم خداست . البته استناد اين فقره از دعا به امام حسين عليه‏السلام قطعى نيست ؛ با صرف نظر از استناد به آن بزرگوار ، مى‏توان گفت كه اين فقرات گوياى چنين حال رجوعى است كه آن را توبه مى‏ناميم .

  • نام منبع :
    فرهنگ نامه توبه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ رسول افقي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8360
صفحه از 239
پرینت  ارسال به