153
فرهنگ نامه توبه

اثر آن يعنى «عقاب» و يا در كننده آن، يعنى «گنه‏كار»۱ رخ‏داده است و تا جايى كه بتوان معناى حقيقى را نگهداشت، نمى‏توان به معناى مجازى عدول يا بسنده كرد.

۵.تحابط۲ تاريكى سيئات با روشنايى حسنات

بر پايه ديدگاه غزالى در باره تحابط، اگر آدمى به سبب انجام گناه تاريكى درونى يافته باشد، اين تاريكى آثار نورانيت بندگى را از ميان مى‏برد. حال اگر اندازه نورانيت بسيار باشد و اندازه تاريكى كم باشد، نورانيت بندگى بر تاريكى گناه چيره مى‏شود و آن را مى‏پوشاند و صفا و روشنايى درون برجا مى‏ماند. اين معناى آمرزش گناهان و تكفير سيئات و دگرگونى آنهاست.۳
تحابط مسئله‏اى مورد مناقشه در دانش كلام است. بيشتر دانشمندان و متكلمان شيعه تحابط را نپذيرفته‏اند و اشكالات فراوانى بر آن گرفته‏اند و نمى‏تواند تبيينى پذيرفتنى براى دگرگونى سيئات به حسنات باشد.۴

1.مگر آن كه تغيير در گنهكار به معناى تغيير در خود گناه هم به حساب بيايد . اين تغيير نيازمند تبيينى ديگر است كه در تقرير ديدگاه علامه طباطبايى خواهد آمد .

2.تحابط به معناى اينكه دو چيز اثر يكديگر را خنثى كنند . اگر طاعت و گناه اثريكديگر را خنثى كنند تحابط رخ داده است . اين اصطلاح از واژه قرآنى «حبط عمل» گرفته شده است . از نگاه قرآن برخى افراد طاعات خود را به سبب برخى اعمال ناشايسته از ميان مى‏برند و حبط مى‏كنند .

3.به نقل از الميزان فى تفسير القرآن : ج ۴ ص ۳۲۸ ـ ۳۲۹ . اين مطلب را مرحوم سيّدعبد الاعلى موسوى سبزوارى نيز نقل كرده است . مواهب الرحمان فى تفسير القرآن : ج ۸ ص ۱۳۷ .

4.براى نمونه بنگريد به شيخ مفيد ، أوائل المقالات : ص ۸۲ ؛ شيخ طوسى ، الاقتصاد : ص۱۹۳ ؛ سيد مرتضى ، نفائس التأويل : ج ۲ ص ۴۵۵ ؛ جعفر سبحانى ، بحوث فى الملل و النحل : ج ۳ ص ۲۷۰ .


فرهنگ نامه توبه
152

اين صورت كارى واقعى و عينى روى داده است. در اين صورت اندكى از ظاهر آيات دور شده‏ايم ؛ زيرا در آنجا گفته مى‏شود كه «خداوند گناهان آن‏ها را به حسنات دگرگون مى‏كند»، نه اينكه صرفا آثار آن‏ها جابه‏جا شود. بنا بر اين، تا جايى كه شدنى است، بايد تبيينى ارائه كرد كه فراگيرتر باشد و ظاهر آيه را نيز در برگيرد.

۳. جايگزينى پاداش حسنات به جاى كيفر سيئات

دگرگونى سيئه به حسنه به گونه دگرگونى كيفر كار زشت به پاداش است ؛ به سخن ديگر توبه و ايمان و كار نيك، موجب مى‏شود كه خداوند به شخص نافرمان، ترحم كند و او را نه تنها از كيفر زشتكاريش بركنار بدارد، بلكه پاداش و مزدى نيز به او دهش كند.۱

۴. تبديل شدن ملكات بد به ملكات خوب

با دگرسانى رفتار توبه كننده و دست‏شستن از گناه و بازگشت به بندگى حق، تغييرى در جان او روى مى‏دهد و اگر پشيمانى‏اش راستين و پايدار باشد، اندك اندك ملكات نفسانى‏اش دگرگون مى‏شود. دگرگونى سيئه به حسنه به معناى دگرگونى شخص است. گنه‏كار پشيمان چنان از درون متحوّل مى‏شود كه از گناه بيزار مى‏شود و به نيكى شيفته مى‏گردد. به سخن ديگر ملكه بد و مبدأ ميل نادرست آن‏ها به ملكه خوب و مبدأ ميل نيكو تبديل مى‏شود.۲

اگر سخن سوم و سخن چهارم را بپذيريم، بايد زبان آيه را گونه‏اى بيان مجازى بدانيم. زيرا دگرگونى حقيقى در سيئه صورت نگرفته است. بلكه در

1.فخر رازى اين نظريه را به قفال و قاضى از مفسران پيشين اهل سنت نسبت دادهاست . مفاتيح الغيب : ج ۲۴ ص ۴۸۵ . نيز بنگريد به الجامع : ج ۱۳ ص ۷۸ و سيد مرتضى در نفائس التأويل : ج ۲ ص ۴۵۵ و ج ۳ ص ۳۰۵ .

2.منهج الصادقين : ج ۶ ص ۴۲۱ .

  • نام منبع :
    فرهنگ نامه توبه
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری؛ رسول افقي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 8228
صفحه از 239
پرینت  ارسال به