به او گفت: آيا مىدانى گذشت كننده بزرگوار كيست؟ ابراهيم عليهالسلام گفت: «نه اى جبرئيل!». جبرئيل گفت: كسى كه از بدى درمىگذرد و آن را خوبى مىنويسد.۱
۲۴۰.الدرّ المنثورـ به نقل از ابن عبّاس ـ: وقتى آيه «آنان كه با خداوند هيچ معبود ديگرى را نمىخوانند...» تا آخر اين آيه، نازل شد، اين بر مسلمانان گران آمد و گفتند: هيچ يك از ما نيست مگر كه شرك ورزيده و قتل و زنا كرده است. پس خداوند [آيه] «اى بندگان من، كه زيادهروى كردهايد...»۲ را فرو فرستاد كه اين را به آنان كه اين اعمال را در زمان مشرك بودن انجام دادند مىگويد. سپس اين آيه فرود آمد: «به جز كسانى كه توبه كنند و ايمان آورند و كار شايسته انجام دهند، كه خداوند گناهان آنها را به حسنات بدل مىكند». پس خداوند كفر آنان را به اسلام بدل كرد و معصيتشان را به طاعت و انكارشان را به معرفت و نادانىشان را به دانش.۳
۲۴۱.الدرّ المنثورـ به نقل از سعيد بن جبير ـ: آيهاى از [سوره] «تبارك» در مدينه و درباره قاتل حمزه يعنى وحشى و يارانش نازل شد. آنان مدعى بودند كه اسلام و ارزش آن را مىدانيم، اما چگونه توبه كنيم، در حالى كه پيشتر،
1.سَمِعَ جِبريلُ إبراهيمَ خَليلَ الرَّحمنِ عليهماالسلاموهُوَ يَقولُ : يا كَريمَ العَفوِ ، فَقالَ لَهُ جِبريلُ : وتَدريما كَريمُ العَفوِ ؟ قالَ : لا يا جِبريلُ . قالَ : أن يَعفُوَ عَنِ السَّيِّئَةِ ويَكتُبَها حَسَنَةً شعب الايمان : ج ۵ ص ۳۸۹ ح ۷۰۴۳ ، تفسير فخر الرازي : ج ۳ ص ۲۴ .
2.زمر : آيه ۵۳ .
3.لَمّا نَزَلَت «وَ الَّذِينَ لاَ يَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَـهًا ءَاخَرَ » الآيَةَ اشتَدَّ ذلِكَ عَلَى المُسلِمينَ فَقالوا : مامِنّا أحَدٌ إلاّ أشرَكَ ، وقَتَلَ ، وزَنى ، فَأَنزَلَ اللّهُ : «يَـعِبَادِىَ الَّذِينَ أَسْرَفُواْ ... » يَقولُ لِهؤُلاءِ الَّذينَ أصابوا هذا فِي الشِّركِ ، ثُمَّ نَزَلَت بَعدَهُ «إِلاَّ مَن تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صَــلِحًا فَأُوْلَـئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّـٔاتِهِمْ حَسَنَـتٍ » ، فَأَبدَلَهُمُ اللّهُ بِالكُفِر الإِسلامَ ، وبِالمَعصِيَةِ الطّاعَةَ ، وبِالإِنكارِ المَعرِفَةَ ، وبِالجَهالَةِ العِلمَ الدر المنثور : ج ۶ ص ۲۷۸ .