۳ / ۶
نهى از سوگند خوردن و حكم صادر كردن از جانب خداى عزوجلپذيرش توبه۱
۱۸۲.الأمالى، طوسى ـ به نقل از جُندَب غِفارى ـ: پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: «روزى مردى گفت: به خدا سوگند كه خداوند، فلانى را نمىآمرزد. پس خداوند عز و جل فرمود: "كه بود كه بر من حتم كرد فلانى را نمىآمرزم؟! من آن كس را آمرزيدم و عمل [صالح]آن دومى را باطل گردانيدم، چون گفت: خداوند، فلانى را نمىبخشد"».۲
۱۸۳.پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله: مردى نماز مىخواند. چون به سجده رفت، مردى آمد و گردنش را لگد كرد. آن كه گردنش زير پاى او بود، گفت: به خدا سوگند كه هرگز آمرزيده نمىشود. خداى عز و جل فرمود: «بندهام به من سوگند خورد كه بنده خود را نمىآمرزم، امّا من او را آمرزيدم».۳
۱۸۴.مسند الشاميّين ـ به نقل از ابو قتاده انصارى ـ پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله فرمود: «آيا از دو مرد بنىاسرائيلى برايتان نگويم؟ يكى از آنها، خود را در دين و دانش و اخلاق، برتر از ديگرى مىداند و ديگرى، خود را گنهكار مىشمارد. از اين حالت او نزد اوّلى ياد شد، او گفت: خداوند، هرگز او را نمىآمرزد. خداوند
1.ناآگاهى از درون افراد و اطلاع نداشتن از توبه آنان بايد سبب آن شود كه ما از حكمكردن از جانب خدا به گناهكارى افراد اجتناب كنيم.
2.إنَّ رَسولَ اللّهِ صلىاللهعليهوآلهقالَ : إنَّ رَجُلاً قالَ يَوماً : وَاللّهِ لا يَغفِرُ اللّهُ لِفُلانٍ . قالَ اللّهُ عز و جل : مَن ذَا الَّذي تَأَ لّىعَلَيَّ أن لا أغفِرَ لِفُلانٍ ؟ فَإِنّي قَد غَفَرتُ لِفُلانٍ وأَحبَطتُ عَمَلَ المُتَأَ لِّي بِقَولِهِ : لا يَغفِرُ اللّهُ لِفُلانٍ الأمالي للطوسي : ص ۵۸ ح ۸۴ ، بحار الأنوار : ج ۶ ص ۴ ح ۳ .
3.كانَ رَجُلٌ يُصَلّي ، فَلَمّا سَجَدَ أتاهُ رَجُلٌ فَوَطَأَ عَلى رَقَبَتِهِ ، فَقالَ الَّذي تَحتَهُ : وَاللّهِ لا يُغفَرُ لَهُأبَدا .
فقال اللّه عز و جل : تَأَ لّى عَلَيَّ عَبدي أن لا أغفِرَ لِعَبدي ، فَإِنّي قَد غَفَرتُ لَهُ المعجم الكبير : ج ۱۰ ص ۱۰۰ ح ۱۰۰۸۶ ، شعب الإيمان : ج ۵ ص ۲۸۹ ح ۶۶۸۷ .