۳۴۶.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه روز جمعه فرا رسد، پرچمهای ستایش [پروردگار] به فرشتگان سپرده میشود تا در هر مسجدی که در آن، نماز جمعه بر پا میشود، حضور یابند. جبرئیل، خود در مسجد الحرام حاضر میشود. با هر فرشتهای دفتری است. چهرههاشان چون ماه شب چهارده میدرخشد. با خود قلمها و کاغذهایی نقره ای، به همراه دارند. [نام] مردم را به ترتیب حضورشان مینویسند: آن که پیش از امام حضور یابد، از پیشگامان نوشته میشود و آن که پس از حضور امام بیاید، به عنوان حاضر در خطبه ثبت میشود و آن که در اثنای نماز بیاید، به عنوان حاضر در نماز نوشته میشود. و هنگامی که امام، نماز را به پایان میبَرَد، فرشتگان به چهره حاضران مینگرند. اگر کسی را که پیش از آن، از پیشگامان بوده است نیابند، میگویند: پروردگارا! فلانی را نمییابیم و نمیدانیم امروز چه چیزی وی را [از حضور در نماز جمعه] باز داشته است؟ اگر او را میراندهای، رحمتش فرمای و اگر بیمار است، شفایش دِه و اگر در سفر است، همراهانش را شایسته گردان. و فرشتگان نویسنده ـ که همراه آن فرشتگان اند ـ آمین میگویند.
۳۴۷.پیامبر خدا صلی الله علیه و آله: هر گاه روز جمعه فرا رسد، خداوند متعال فرشتگانی را با قلمهایی طلایی و کاغذهایی نقره ای روانه میکند تا بیایند و بر در مسجد بایستند و نام کسانی را که به مسجد میآیند، به ترتیب بنویسند. وقتی هفتاد تن از آنها را نوشتند، میگویند: اینان به تعداد همان هفتاد نفری هستند که موسی از امّت خود برگزید. سپس در میان صفها آنها را که غایب اند، جستجو میکنند و میگویند: فلانی کجاست؟ به آنان گفته میشود: وی بیمار است. میگویند: پروردگارا! شفایش بده تا نمازگزار جمعه باشد میگویند: فلانی کجاست؟ میگویند: به سفر رفته است. فرشتگان میگویند: خدایا! او را به سلامت بازگردان که او اهل نماز جمعه است. فلانی کجاست؟ میگویند: از دنیا رفته است و آنها میگویند: خدایا! از او درگذر که نمازگزار جمعه بود.