آنچه در اين جا شايسته توجّه است اين که نظريه مشهور فقيهان اماميه، عدم وجوب تعيينى نماز جمعه است؛ بلکه بسيارى از فقهاى بزرگ بر اين موضوع ادّعاى اجماع کردهاند.۱ معتقدان به عدم وجوب تعيينى نماز جمعه نيز خود دو دستهاند:
نخست: شمار کمى از فقها نظير سلّار،۲ و ابن ادريس۳ که اصولاً نماز جمعه را در عصر غيبتِ امام معصوم علیهم السلام، غيرمشروع و خواندن نماز ظهر را واجب تعيينى مىدانند. دسته دوم ـ که اکثر فقيهان از اين دستهاند ـ، اقامه نماز جمعه را در عصر غيبت، جايز، مشروع و کفايتکننده از نماز ظهر مىدانند. البته بسيارى از اين عالمان بويژه در ادوار کهن، تعبير وجوب را در باره حکم اين نماز به کار نبردهاند؛ ولى نتيجه نظريه آنها وجوب تخييرى نماز جمعه است. در نتيجه مىتوان وجوب تخييرى نماز جمعه در دوره غيبت را نظريه مشهور فقهاى شيعه دانست.
1.. ر. ک: الخلاف: ج ۱ ص ۶۲۶ مسئلۀ ۳۹۷، السرائر: ج ۱ ص ۲۹۰ و ۳۰۳، کتاب من لا یحضره الفقيه: ص ۹۰، المعتبر: ج ۲ ص ۲۷۹، تحرير الأحکام: ج ۱ ص ۴۳، التذکرة: ج ۴ ص ۲۷، المنتهى: ج ۱۰ ص ۳۱۷، الذکرى: ج ۴ ص ۱۰۴، جامع المقاصد: ج ۲ ص ۳۵۷.
2.. ابو يعلى حمزة بن عبد العزيز ديلمى، معروف به سلار یا سالار، فقيه، اصولى، متکلم، اديب و از دانشمندان برجستۀ قرن پنجم هجرى و سرآمد عالمان زمان خود بود. او از شاگردان برجستۀ شيخ مفيد (۴۱۳ ق) و سيّد مرتضى (م ۴۳۶) است. وى به دستور استادش سيّد مرتضى، منصب قضا را در منطقۀ حلب (از توابع سوريه) به عهده گرفت. سرانجام در سال ۳۴۸ يا ۳۶۳ ق در قريۀ خسروشاه تبريز درگذشت
(ر.ک.: روضات الجنان: ج ۲ ص ۳۷۰، اعيان الشيعه: ج ۷ ص ۱۷۰، رياض العلما: ج ۲ ص ۴۴۰، ريحانة الأدب ج ۳ ص ۵۰، رجال النجاشى: ص ۲۷۰ ش ۷۰۸).
3.. ابو عبد الله محمّد بن احمد بن ادريس حلى ۵۴۳ - ۵۹۸ فقيه، محدث، مفسّر شيعى در حلّه به دنيا آمد. نسبش با سه واسطه به شيخ طوسى مىرسد. پس از شيخ طوسى، جامعۀ علمى شيعه تا يک قرن، منفلانه پيرو انديشههاى شيخ بود. وى توانست فضاى اجتهاد و اظهار نظر آزاد را دوباره احيا کند. کتاب السرائر وى يکى از منابع فقهى شيعه است (ر.ک: تنقيح المقال، ج ۲ ص ۷۷، خاتمة المستدرک: ج ۳ ص ۴۳ ـ ۴۵، امل الآمل: ج ۲ ص ۸۰ ـ ۱۶۰، رجال السيد بحر العلوم: ج ۳ ص ۲۲۹، دائرة المعارف تشيّع: ج ۱ ص ۳۰۱).