عالم بعدي، فاضل هندي ۱ و همچنين نجفي ۲ به همين سبک از علايم به مثابه تقريب نام ميبرند. اين مطلب به رساله محقق باز ميگردد، ليکن نه محقق و نه کساني که استدلال او را بازگو کردند، نگفتند که تياسر فقط براي تصحيح خطاي جهت کعبه است که زاده اين علايم است. محقق صادقانه تلاش ميکرد تا به آموزهاي معنا دهد که خودش، حداقل در اين رساله و در بيشتر آثارش، بدان باور نداشت. در اين سياق، با توجه به اين واقعيت که کسي ممکن است با علايم اندکي به خطا رود و با فرض اين ديدگاه که همه حرم قبله است، نکته وي آن بود که معقول است اندکي به سمت چپ جهتي منحرف شويم که علايم نشان ميدهند و در نتيجه، احتمال مواجهه با حرم را به حداکثر برسانيم. ۳ به عبارت ديگر، مشکل علايم، آن نبود که به گونهاي منظم بيش از حد به راست تمايل دارند، بلکه فقط آن بود که کاملاً قابل اطمينان نبودند.
اين رويارويي ميان نصير الدين طوسي و محقق فرصتي براي ابراز نظري کلي درباره شيوه عالمان قرون ميانه در بررسي مسأله تياسر فراهم ميآورد. اشکالي که طوسي هنگام حضور در درس محقق طرح کرد، به اين شرح است: انديشه انحراف به چپ نامعين است، مگر آن که پيشاپيش شخص جهتي را که مرتبط با جهت چرخش وي است معين کرده باشد. اگر اين جهتْ طرف قبله باشد، در اين صورت، انحراف به چپ نادرست است. اگر هم جهت همچنان نامعين باشد، در اين صورت مفهوم چرخش به سمت معنايي ندارد. ۴ محقق همان وقت پاسخ داد، ليکن ممکن است از پاسخش کاملاً خشنود نشده باشد، زيرا بعدها رساله مختصري براي طوسي در اين موضوع نوشت. اين رساله در کتاب فقهي که عالمي در قرن بعد آن را نوشت، حفظ شده است. ۵ نيازي نداريم که وارد جزئيات استدلال محقق شويم. مسأله آن است که رهيافت هر دو طرف کاملاً مباحثهاي و فقهي است و به هيچ روي تاريخي نيست. همان گونه که بعدها مجلسي اظهار داشت، محقق با همه دقت بحثي خود، موفق به حل مشکل اصلي نشد. ۶
1.. ر.ك: فاضل هندي، کشف اللثام، ج۳، ص۱۴۶، س۱۶ (فالمانع أن العلامه تقريبيهً، لا تحقيقيه، فاذا اريد التحقيق، لزم التياسر او استحب).
2.. نجفي، جواهر، ج۷، ص۳۷۴، س۱۰ (العلامه التقريبيه)، ص۳۷۷، س۱۳ (تقريبيه العلامه).
3.. محقق، رسالهاي درباره تياسر، به نقل ابن فهد، مهذب، ج۱، ص۳۱۵، س۱۰ (فالتياسر حينئذ استظهار في مقابله الحرم)، و نيز ر.ك: ص۳۱۵، س۱۳. براي متني بهتر درباره کل اين عبارت، ر.ك: محقق، رسائل، ص۳۳۰، س۶.
4.. اصل متن به اين صورت است: الامر بالتياسر لاهل العراق لا يتحقق معناه لأنّ التياسر امر اضافي لا يتحقق الا بالاضافه الي صاحب يسار متوجه الي جهه؛ و حينئذ اما أن تکون الجهه محصلاً و اما أن لا تکون؛ و يلزم من الاول التياسر اما وجب التياسر اليه، و هو خلاف مدلول الآيه، و من الثاني عدم امکان التياسر، إذ تحققه موقوف علي تحقق الجهه التي يتياسر عنها (محقق، رساله درباره تياسر، به نقل ابن فهد، مهذب، ج۱، ص۳۱۲، س۱۶؛ در نسخه مصحح استادي به جاي «بالاضافه» «باضافته» آمده است (محقق، رسائل، ص۳۲۷، س۷). آيه مورد بحث يا سوره بقره، آيه ۱۴۴ است يا سوره بقره، آيه۱۵۰. براي روايت نسبتاً متفاوتي از اين معضل، ر.ك: افندي، رياض، ج۱، ص۱۰۳، س۱۴.
5.. محقق، رسالهاي درباره تياسر، به نقل ابنفهد، مهذب، ج۱، ۳۱۲- ۱۷. مدتها پيش مصحح چاپ سنگي روض الجنان شهيد ثاني ، بينا، ۱۳۰۳، اين رساله را همراه آن منتشر کرده است که به چاپ مجدد آن دست يافتهام (اين رساله يک برگي بين تقريباً صفحات ۱۹۹ و ۲۰۰ واقع شده است که برابرِ ويراست امروزي روض الجنان شهيد ثاني، ص۳۵۶، س۱۸ است؛ و نيز ر.ك: يادداشت مصحح در انتهاي آخرين صفحه چاپ سنگي، سمت راست). اين اواخر به وسيله استادي تصحيح شده است (محقق، رسائل، ص۳۳۲-۳۲۷) و به تنهايي نيز چاپ شده است (محقق حلي، رساله تياسر القبله، بينا، بيتا).
6.. مجلسي، بحار، ج۸۴، ص۵۳، س۱۲ (و هو رحمه الله و إن بلغ في المجادله و اتمام ما حوله، لما ينفع في حل عمده الاشکال).