نميشود. ۱ (همان گونه که ميتوان انتظار داشت، سرسختترين دفاع از اين آموزه از سوي عالمي اخباري ـ که دلمشغول نجات احاديث است ـ صورت ميگيرد). ۲ وابستگي تياسر به آموزه جايگزيني، بيشتر مورد توجه بوده است ۳ و تياسر تصريحاً يا تلويحاً، به طور طبيعي با احاديث ما گره خورده است. ۴
1.. در بروجردي، رساله توضيح المسائل، ص۱۷۸ - ۸۰ و ديگر آثاري از اين دست که پيشتر به آنها اشاره شد، سخني درباره آموزه جايگزيني به ميان نميآيد. به همين شکل بروجردي در رساله في القبله به اين مطلب اشارهاي نميکند.
2.. يوسف بحراني استدلال ميکند که عمل اماميه طبق اين احاديث و عدم انکارشان، ضعف آنها را جبران ميکند و آنها: مجبورتان بعمل الاصحاب (حدائق، ج۶، ص۳۸۴، س۱۹، جَبَرَ به معناي تثبيت و بستن استخوان شکسته است تا بهبود پيدا کند). در ادامه وي به ديدگاه پيشنهادي عاملي درباره مطلب متفاوتي، استشهاد ميکند که طبق آن بايد از احاديث معين داراي اسناد ضعيف که با مخالفت عملي جمهور روبرو نميشود، تبعيت کرد (هذه الروايه و إن ضعف سندها، إلا أن عمل الطائفه عليها، و لا معارض لها، فينبغي العمل عليها، همان، ص۳۸۵، س۴، با استشهاد به سخن عاملي، مدارک، ج۳، ص۹۳، س۷، و مقايسه کنيد با همان، ص۸۲، س۱۴؛ بحراني استفاده عاملي از اين استدلال را فرصتطلبانه ميداند). تا حدي قدمت اين رهيافت را در احترامي که شهيد اول نسبت به احاديث مشهور بين عالمان امامي از خود نشان ميدهد و پيشتر گذشت، ميتوان ديد (ذکري، ج۳، ص۱۵۹، س۱۳ و ص۱۸۴، س۱۴). در همان حال بحراني اين ديدگاه شهيد اول (مدارک، ج۳، ص۱۳۰، س۱۵) را که تياسر مايه انحراف بيش از حد از قبله ميشود (الانحراف الفاحش)، به مثابه تلاشي نادرست جهت اجتهاد را در برابر نصوص وحياني قرار دادن، رد ميکند (اجتهاد في مقابله النصوص، حدائق، ج۶، ص۳۸۵، س۷). عالمي بعدتر اظهار ميدارد که توصيه قاعدهمند به تياسر، بيوجه نيست (لا يخلو من قوه، نجفي، جواهر، ج۷، ص۳۷۷، س۱).
3.. طوسي، نهايه، ج۱، ص۷۴، س۱۵؛ کيدري، اصباح الشيعة، ص۶۲، س۶؛ محقق، المختصر النافع، ص۷۰، س۱۲ (و هو بناءاً علي أنّ توجههم الي الحرم)؛ محقق، معتبر، ج۲، ص۶۹، س۱۴؛ محقق رساله درباره تياسر، به نقل ابن فهد، مهذب، ج۱، ص۳۱۷، س۴، و مقايسه کنيد با ص۳۱۴، س۸؛ علامه، منتهي، ج۴، ص۱۷۱، س۴؛ علامه، تذکره، ج۳، ص۹، س۷؛ کرکي، جامع، ج۲، ص۵۶، س۱۵؛ شهيد ثاني، مسالک، ج۱، ص۱۵۵، س۱۴؛ شهيد ثاني، روضه، ص۵۳۳، س۱۹ (نيز ر.ك: همان، ص۵۳۴، س۹، جايي که اظهار ميدارد، کعبهگرايي، تياسر را ناممکن ميسازد)؛ عاملي، مدارک، ص۱۳۰، س۱۷؛ حر عاملي، وسائل، ج۴، ص۳۰۸، س۱۵ (نيز مقايسه کنيد محسن فيض، وافي، ج۵، ۵۴۳، س۸)؛ مجلسي، بحار، ج۸۴، ص۵۳، س۱؛ مجلسي، مرآة، ج۱۵، ص۴۸۲، س۱۱؛ مجلسي، ملاذ، ج۳، ص۴۳۷، س۳. اما، همان گونه که ديدهايم، به شکلي اتفاقي شاهد عالماني هستيم که موضع کعبهگرا درباره قبله را با قبول تياسر تلفيق کرده باشند، مانند تأکيد ظريف احمد نراقي (مستدرک الشيعه، ج۴، ص۱۹۳، س۱) و نجفي (جواهر، ج۷، ص۳۷۷، س۱۵).
4.. براي مثال به تلويح در فقه الرضا، (منسوب به) علي الرضا، ص۹۸، س۷؛ مفيد، مقنعه، ص۹۶، س۵؛ سلار، مراسم، ص۶۱، س۱؛ کيدري، اصباح الشيعه، ص۶۲، س۶؛ و صراحتاً براي مثال در طوسي، نهايه، ج۱، ص۷۴، س۱۶؛ شاذان بن جبرائيل، ازاحة العلة، به نقل مجلسي، بحار، ج۸۴، ص۷۷، س۲۰؛ محقق، معتبر، ج۲، ص۶۹، س۱۶؛ يحيي بن سعيد، جامع، ص۶۳، س۱۲؛ علامه، مختلف، ج۲، ص۶۴، س۱۵؛ علامه، منتهي، ج۴، ص۱۷۱، س۷.