سيفي (۱۳۷۹) مرادي (۱۳۸۱)، قزلي(۱۳۸۱) تقوي گلچيني، مهراد و كريميان مزيدي(۱۳۸۱)، كريمي (۱۳۸۲)، لوك زاده (۱۳۸۳)، آذرانفر (۱۳۸۳) مظفري غربا، فدايي عراقي، حري، احمدزاده (۱۳۸۴)، تصويري قمصري (۱۳۸۵) و.... اشاره كرد. با توجه به گستردگي تحقيقات اين حوزه، از ذكر جزئيات خودداري ميكنيم.
۲. تحقيقاتي كه مقالات نشريات ادواري مختلف را تحليل استنادي كردهاند. از نمونههاي اين تحقيقات ميتوان به بني هاشمي (۱۳۶۴)، عصاره (۱۳۶۵)، محمدزاده (۱۳۷۶)، رياحي نيا (۱۳۷۵)، مقصودي دريه (۱۳۸۱)، كيانمهر (۱۳۸۶)، كريميان مزيدي و اشرافي(۱۳۸۶)و... اشاره كرد. با توجه به عمومي و گسترده بودن اين تحقيقات و ارتباط كمتر آنها به موضوع تحقيق، از ارائه توضيحات مبسوطتر درباره آنها خودداري كرديم و فقط به يك مورد به عنوان نمونه اشاره ميكنيم:
اشتري (۱۳۷۹) به تحليل استنادي مقالات فلسفي فارسي در فاصله زماني ۱۳۷۰ـ۱۳۷۷ش پرداخته است. نتايج حاكي از آن است كه بيشترين تعداد استناد به كتاب (۳۸/۹۳) بوده است و بعد از آن نشريات ادواري (۹/۵%) در مرتبه دوم اهميت قرار گرفته است. توزيع زباني استنادها نشان ميدهد كه بيشترين زبان استناد شده، زبان عربي (۴۴/۳۴ % ) است و زبان انگليسي (۱۸/۳۶ %) و زبان فارسي (۰۳/۳۱ %)، به ترتيب، در مرتبههاي دوم و سوم اهميت قرار دارند. منابع تأليفي با ۵۲/۷۲ % بيش از منابع ترجمهاي مورد استناد قرار گرفتهاند. توزيع جغرافيايي استنادها دلالت بر استفاده زياد از منابع منتشر شده در ايران داشته و منابع منتشر شده در انگلستان و آمريكا به ترتيب در مربته دوم و سوم بودهاند.
۳. تحقيقاتي كه مقالات مندرج در يك نشريه خاص را تحليل استنادي كردهاند. با توجه به ارتباط مستقيم اين تحقيقات به نوشته حاضر، به چند نمونه از آنها ميپردازيم:
زندي (۱۳۷۸) با «بررسي استنادي مجله علوم اجتماعي و انساني دانشگاه شيراز بين سالهاي ۱۳۶۶ـ۱۳۷۵» دريافت كه در دوره ده ساله مجله، به طور کلي، ۱۸۸۲ استناد به كار رفته كه از اين تعداد، ۴۴۴ مورد (۲۴/۲۴%) به مجلات خارجي و ۱۶۴ مورد (۹۹/۸%) به مجلات فارسي استناد كردهاند. از ۱۲۱۷ استناد مربوط به کتابها، ۵۹۲ مورد (۴۷/۳۲%) را کتابهاي خارجي، ۴۹۴ مورد (۰۹/۲۷%) را کتابهاي فارسي و ۱۳۱ مورد (۱۸/۷%) را کتابهاي عربي، پاياننامهها و مقالات كنفرانس به خود اختصاص داده بودند. تعيين نيم عمر منابع نشان داد كه بيشترين استنادها به منابع نسبتاً جديد به فاصله زماني پنج تا ده سال تعلق داشت.
محمدي و دادگر (۱۳۸۶) با «تحليل استنادي مقالههاي منتشر شده در سي شماره فصلنامه كتابداري و اطلاع رساني بين سالهاي ۱۳۷۶ـ۱۳۸۴» دريافتند كه ۲۱۹ مقاله (۱۶۵ مقاله تأليفي و ۵۴ مقاله ترجمهاي) در طول سالهاي مورد مطالعه به چاپ رسيده است. ميانگين تعداد مقالهها براي هر شماره ۳/۷ گزارش شده است. از ميان مقالههاي منتشر شده در اين مجله، تعداد ۱۶۵ مورد يك نويسنده، ۲۹ مورد دو نويسنده و سه مورد داراي سه نويسنده بودند. مقطع تحصيلي نويسندگان ۷۴ مقاله، كارشناسي ارشد و ۶۳ مقاله دكتري بود. ۱۷۴۸ استناد در اين مقالهها به كار رفته بود كه ميانگين ۹/۱۱ براي هر مقاله تعيين شد. در بين محملهاي اطلاعاتي، مقالهها قبل از کتابها و پاياننامهها قرار گرفت و نشان داد كه محققان اين حوزه بيشتر مقاله محور هستند. منابع زبان انگليسي در استنادها با اندكي اختلاف،