آلوسي نيز در تفسير خود اعتقاد به تكرار نزول را نميپذيرد و مينويسد:
نزول، ظهور از عالم غيب است و ظهور تكرار را نميپذيرد؛ چون تحصيل حاصل است. ۱
به باور نصر حامد روش تلفيق و آشتي ميان روايات مختلف و گاه ناسازگار، بدون توجه به درستي روايات، چه از نظر هماهنگي با وقايع تاريخي و چه از نظر سازگاري با دادههاي متن قرآني، باعث ايجاد نظرية تکرار نزول آيات و سور شده است. ۲ او مينويسد:
اين سخن که آيهاي دو نزول، يک بار در مکه و يک بار در مدينه دارد، صرفاً فرضي براي جمع روايات متعارض است. اما اگر بخواهيم در چارچوب تحقيق تاريخي قدم برداريم ناگزير، بايد روش انتقادي را برگزينيم که بر مدار ردّ يا قبول روايات تاريخي و اصولي واقع گرايانه استوار باشد و در آن، جايي براي سازگاري و جمع اقوال متعارض نباشد. ۳
مناع قطان هيچ دليل موجـهي بـراي تـكرار نـزول نيافته است. ۴
قاضي عبد الغفار نوشته است:
المسألة هنا تحتاج إلي تدبّر و رؤية، فإنّ القول بتکرار النازل نفسه أکثر من مرّة أمرٌ غير مقبول و ربما أراد العلماء به التوفيق بين الآراء المتعددة. ۵
برخي از عالمان معتقدند كه در همة اين موارد راه ديگري براي جمع ميان روايات يا ترجيح يكي بر ديگري وجود دارد؛ ۶ گرچه توجيهات آنان مورد تأمل و نقد است.
اين فرض، چنان غريب است كه بسياري از قايلان به آن هم آن را به عنوان آخرين راه حل، طرح كردهاند. ۷
به نظر ميرسد منشأ اختلاف در تطبيق عموميت حكم است؛ چه بسا صحابه براي بيان آيه به حادثهاي اشاره ميكردند و راويان گمان ميكردند سبب نزول است.
دهلوي نوشته است:
مطالب بسياري در باره اسباب نزول گفته شده که ربطي به سبب نزول ندارد و از نوع استشهاد پيامبر صلی الله علیه و آله و صحابه به آيهاي از قرآن در مناظرات و دعوا يا تبيين يک موضوع است، ولي محدثان آن را سبب نزول قلمداد کردهاند. ۸
1.. روح المعاني، ج۱، ص۳۴.
2.. معناي متن، ص۱۶۲.
3.. همان، ص۱۵۶.
4.. مباحث في علوم القرآن، ص۷۹.
5.. قضايا في علوم القرآن، ص۵۸.
6.. الاتقان البرهان في علوم القرآن، ص۳۰۵ ـ ۳۱۵؛ قضايا في علوم القرآن، ص۵۸؛ المنار في علوم القرآن، ص۱۴۵.
7.. الاتقان، ج۱، ص۱۳۲؛ نيز ر.ک: اسباب النزول و اثرها في بيان النصوص، ص۲۱۸ و ۲۲۵؛ الاتقان البرهان في علوم القرآن، ج۱، ص۳۰۳.
8.. الفوز الکبير، ص۹۶.