۹. تعليق حکم شرعي به مشيت خدا
بهبودي ميگويد اگر امام در روايتي، حکم شرعي را به مشيت خدا معلّق کند، با توجه به اين که تکليف شرعي قابل تعليق نيست، در اين صورت نيز مفاد حديث از حجيت ساقط ميشود. ۱ در اين دست روايتها غالباً جمله «ان شاء الله» تعريض دارد.
گفتني است در بسياري از اين موارد، بهبودي براي تشخيص حکم صحيح و البته شاهدي بر مدعاي خويش، به قرآن يا حديث ديگري که معارض و راجح است، استناد ميجويد. ۲
مقابله سند و متن روايتهاي مشابه
يکي از اساسيترين روشهاي بهبودي در يافتن عيب و اصلاح حديث، مقابله سند و متنهاي مشابه روايتهاي موجود در تمام کتب اربعه است. مهم است توجه شود که در اين مقابلهها، بهبودي دقت ميکند که گاهي روايتها هم در متن و هم در سند، مشابه هم باشد. او با اين روش عيبهاي متفاوتي را از نظر فني در متن و سند روايتها يافته و تصحيح کرده است، اين موارد را به طور مجزا در زير ميآوريم. گاهي براي اصلاح اعضال در سند يا اموري مشابه آن، تنها سندهاي مشابه در روايتها را با هم مقابله ميکند و ممکن است متن حديث مشابه نباشد. گاهي تنها به مشابه بودن متن در روش مقابله اکتفا ميکند. در هر يک از سه طريق نامبرده عيبهاي موجود در متن يا سند را مييابد که در زير به آن ميپردازيم.
۱. يافتن تصحيف، تحريف و اسقاط در متن و سند
بهبودي سند بعضي روايتها را از کتابهاي اربعه حديثي آورده و رجالي را که نام آنها تصحيف شده، با توجه به سند ديگر - که در متن و سند مشابه همان حديث است - ۳ متذکر ميشود. به علاوه، با يافتن روايتهاي مشابه و کنار هم قرار دادن آن، به مواردي از اسقاط متن نيز دست يافته است. ۴ وي موارد تصحيف يا اسقاط از متن و سند را با علامت متمايز کرده و نگارنده نيز به همان سبک شواهد را ذکر ميکند. او گاهي متن يک حديث را از کتاب التهذيب ميآورد و سپس مشابه آن را از کتاب الکافي ذکر ميکند و به اين ترتيب، به ميزان اضطراب و احياناً سقط در متن نيز اشاره ميکند. ۵
لازم به تذکر است، بهبودي هر جا عيب و عوار سند را از نظر تصحيف، اسقاط يا انقطاع و مواردي نظير آن اصلاح کرده، اگر در صحاح کتب اربعه آن حديث را آورده باشد، سند را به شکل تصحيح شده ذکر کرده است؛ براي نمونه يکي از موارد يافتن تصحيف سند، در روايتهاي زير با توجه به علائمي که بهبودي استفاده کرده، قابل ملاحظه است:
1.. علل الحديث، ص۷۶- ۷۸.
2.. علل الحديث، ص۵۴، ۵۵، ۵۹، ۶۱، ۶۳، ۶۴، ۶۵، ۶۹، ۷۲ و ۷۰.
3.. سندهاي مشابه را با ستاره مشخص کرده است.
4.. براي نمونه ر.ک: همان، ص۸۳ - ۸۵ نيز ص۹۲.
5.. شوشتري نيز بعضي از روايات را با مشابه خود مقايسه ميکند تا خاستگاه روايت مجعول را مشخص کند يا به انگيزه جعل پي ببرد؛ براي نمونه به روايتي درباره مهدي صاحبالزمان اشاره ميکند که در يکي از روايتها «اسم ابيه اسم ابي» را افزوده واضع تصور ميکند. براي ديدن نمونههاي ديگر ر.ک: «روششناسي علامه محمدتقي شوشتري در نقد احاديث ساختگي»، ص۲۳۷ - ۲۳۸.