در نزد بهبودي تأمل دقيق در متن و سند، براي اعلام صحت احاديث لازم است. او در گزينش اخبار صحيح تنها به صحت سند اکتفا نکرده و به تواتر آن با الفاظ متقارب نيز اعتماد نميکند، بل بر خود لازم ميداند به هر طريق ممکن به حقيقت دست يابد. او بر اين باور است که نبايد به شهرت حديث، کثرت فتوا و کثرت راويان فريفته شد. ۱
براي نمونه، بهبودي در مقدمه معرفة الحديث، به بررسي حديثي ميپردازد که برخي از علما تصريح به صحت و عالي السند بودن آن کردهاند، ۲ ولي وي صحت حديثِ مذکور را نميپذيرد. اين حديث به نام صحيحه حمادبنعيسي الجهني در آداب نماز و کيفيت آن وارد شده که بسياري از پيشگامان علم حديث، آن را قبول نموده، در رسالههاي عمليه خود ذکر و به آن اعتماد و عمل کردهاند. ۳ بهبودي، پس از ذکر سند، متن حديث را از قول حمّادبنعيسي به نقل از ابوعبدالله الصادق( آورده است. مبني بر اين که امام علیه السلام از حماد که به ادعاي خود، کتاب حريز را در نماز از حفظ دارد، ميخواهد که نماز را جلوي حضرت بخواند، حماد نيز به قول خود با رعايت تمام نکات، نماز را ميخواند ولي مورد رضايت امام قرار نميگيرد. سرانجام امام صادق علیه السلام به او ميگويد که به خوبي نماز نميگزاري و چه قدر زشت است که مردي شصت يا هفتاد ساله شود، ولي نتواند يک نماز را با رعايت حدود کامل آن به جا آورد. در آخر، حماد از امام ميخواهد که نماز صحيح را به او ياد دهد. ۴ بهبودي با بررسي عميق اين روايت، در متن و سند، اين حديث را ساختگي ميداند. روش او در نقد اين روايت عبارت است از رجوع به نظر رجاليان درباره شرح حال راوي، توجه به سن راوي در زمان نقل حديث و بررسي سخن امام از لحاظ عقلي که به ترتيب زير ميآيد: ۱. او درباره حمادبنعيسي از الفهرست نجاشي نقل ميکند که مسموعات وي در قربالاسناد، به اعتراف خود او، بيست مورد است و از طريق عبدالله بن جعفر حميري از محمد بن عيسي بن عبيد و حسن بن ظريف و علي بن اسماعيل، که همگي از حماد بن عيسي جهني روايت ميکنند؛ در حالي که روايت مذکور در بين آن بيست مورد وجود ندارد؛ ۲. به نقل از نص صريح کشي و طوسي در اختيار و ابنداود حلّي در رجال آورده است که حماد بن عيسي در ۲۰۹ ق، وفات يافت؛ در حالي که هفتاد و چند سال داشت. به اين ترتيب، نتيجه گرفته است که سال تولد حماد تقريباً ۱۳۵ ق، است و در اين صورت حماد در زمان وفات امام صادق علیه السلام
1.. بهبودي در اين زمينه متذکر ميشود که خوانندگان کريم متوجه باشند که اعتماد به قوانين خشک و بيروح صحيح نيست و درست نيست که بگوييم هر چه در آن آمده است: فلانٌ عن فلانٍ، پس صحيح است. بلکه بايد با دقت کامل حديث را از نظر متن و سند، کلمه به کلمه وارسي کنيم.
2.. او نوشته است که فرزند شهيد ثاني راويان اين سند را از آن جهت موثق ميداند که دو تن از ائمه رجال آنان را تعديل کردهاند، برخلاف قول مشهور در احراز وثاقت راويان که در صحت حديث تنها به تعديل يکي از ائمه رجال کفايت ميکنند.
3.. از جمله جمالالدين حسن بن زينالدين، فرزند شهيد ثاني اين حديث را با رمز «صحي» يعني صحيح در نزد من، در کتاب منتقي الجمان في الاحاديث الصحاح و الحسان، باب کيفية الصّلاة و بيان ما بقي من افعالها، آورده است.
4.. «تحسن ان تصلّي يا حمّاد؟ قال: قلت: يا سيدي أنا أحفظ کتاب حريز في الصّلاة. قال: فقال: لا عليک. قم فصلِّ. قال: فقمت بين يديه متوجّهاً إلي القبلة فاستفتحتُ الصلاةَ و رکعتُ و سجدتُ. فقال: يا حمّاد! لاتحسن أن تصلّي. ما أقبح بالرجل أن يأتي عليه ستّون سنة أو سبعون سنة فما يقيم صلاة واحدة بحدودها تامّة. قال حماد: فأصابني في نفسي الذلُّ. فقلتُ: جعلتُ فداک، فعلّمني الصلاة... الحديث».