از ميان گزراههاي موجود کشف ميکند؛ نمونههايي را در مشرق الشمسين شاهد هستيم که شيخ بهايي با استفاده از اصل تاريخينگري ۱ و استفاده از دادههاي تاريخي در تحليل و تفسير روايت، سعي دارد روايت را با توجّه به فضاي پيراموني و گفتمان تاريخي حاکم برآن، معنا کند. رعايت تاريخينگري، شيخ بهايي را در شناخت راز توهمِ تعارضِ روايات تناقضنما، تقيهاي و مخالف با عامه و در نهايت فهم مقصود اصلي شارع کمک کرده است ۲ .
تعارض
يكي از مباني كلامي فقه الحديث، عدم صحت صدور دو گزاره متعارض در بيان حكم واقعي يك مسأله از سوي معصومان است. در تفكر شيعي گفتارهاي متعارض و احكام متناقض را ـ كه خود معلول عوامل مختلفي هستند ـ نميتوان به معصومان نسبت داد ۳ . با اين حال، در ميراث روايي مسلمانان شاهد برخي از احاديثِ متعارض هستيم. گاه، اين تعارضات ميان رواياتِ راويان شيعه با يكديگر و گاه، ميان روايات شيعي با روايات اهل سنّت است. گونه نخست، هماره دقت فقيهان و حديث پژوهان زبردستي چون شيخ طوسي در كتاب الاستبصار، و ديگران را برانگيخته، آثاري وزين و دقيق در حل اين تعارضنماييها نگاشته شده است ۴ . در گونة دوم ـ كه زير مجموعة مباحث خلافيات فقه شيعه و سنّي قرار ميگيرد ـ آثار اندكي تأليف شده است؛ مشرق الشمسين و اكسير السعادتين شيخ بهايي، يكي از اين آثار است كه به تعارضات نوع دوم، در روايات باب طهارت توجه داشته است؛ نمونههاي ذيل ترجمان تيزبيني و ژرفنگري وي در اين مسأله است.
شستن پا
يكي از اختلافات ريشهدار فقهي شيعه و سنّي، حكم پا هنگام وضو است. شيعه قائل به وجوب مسح دو پا بوده و اهل سنّت، شستن آن دو را واجب ميدانند. گروه اخير، به دليل تأثيرپذيري از رواياتِ صحابه، ظهور آية وضو ۵ را ـ كه ناظر به رأي شيعه است ـ به گونهاي تأويل كردهاند. در اين ميان شيخ بهايي، تأكيد دارد كه ظاهر آيه وضو و روايات اهل بيت علیهم السلام دلالت بر وجوب مسح پاها دارد و دليل فقهاي اهل سنّت بر شستن دو پا، برداشتهاي نادرست آنان از برخي روايات صحابه است كه فعل و قول پيامبر صلی الله علیه و آله را در وضو گزارش كردهاند؛ روايات ذيل، عمده مستند اهل سنّت، در مسأله شستن پاهاست:
عبد الله بن عمر ميگويد:
1.. مراد از تاريخينگري، تفسير گزاره در بستر تاريخ پيدايش و صدور آن است، كه در ادبيات كلاسيكِ تفسير متون ديني، از آن با عناويني چون فضاي صدور ياد ميشود.
2.. براي نمونهها ر.ك: مشرق الشمسين، ص۳۷۱، ص۴۲۰، ص۲۱۰، ص۲۲۶، ص۳۹۶، ص۲۸۴ و ص۲۶۵.
3.. روش فهم حديث، ص۱۸۸.
4.. اسباب اختلاف الحديث، ص۲۶- ۳۲.
5.. سوره مائده، ۶.