مشايخ حديث خود، با ذکر اسناد به مشايخ نخستين حديث و کتابهاي حديثي اوليه و جز آنها، روايت را نقل ميکند و به هنگام نقل، از سه عبارت استفاده کرده است. اين عبارات از جهت ميزان دلالت بر گونة طريق تحمل ميتواند در دو دسته قرار گيرد. دستة اول، عباراتي که ميتواند بر طريق سماع، قرائت و يا اجازه دلالت نمايد. عبارت رويت و روينا ـ که از بسامد بيشتري برخوردار است و در غالب موارد با عبارت باسناد و باسنادنا همراه است ـ در اين زمينه شايان ذکر است. ۱ به قرينة آن که تحمل حديث توسط ابن طاووس از بيشتر مشايخ حديث خود، از طريق اجازه بوده، اين حدس تقويت ميشود که مراد ابن طاووس از اين عبارات، روايت از طريق اجازه است؛ اگر چه او نوع اجازه را ذکر نکرده و از عبارات وي نيز چيزي به دست نميآيد. دستة دوم، عباراتي است که ميتواند بر وجاده دلالت نمايد يا دلالت دارد. عبارت «رواية فلان في کتاب فلان» ۲ ، «قال الشيخ ... في کتاب فلان»، ۳ «ذکر الشيخ فلان في کتاب فلان»، ۴ «رايت» ۵ و «وجدت» ۶ در اين مورد شايان ذکر است.
با اين بيان کوتاه روشن ميشود که ابن طاووس روايات را از دو طريق وجاده و اجازه ـ که گاه هر دو طريق جمع بود ـ نقل کرده است.
در وجاده بر کتاب و نوشته تکيه ميشود. پيداست که انتساب نوشته به صاحب کتاب ـ که ميتواند صاحب خط باشد يا فرد ديگري ـ بايد مسلم و معروف باشد. در وجاده يابنده، حديث را از زبان ديگري نميشنود و نيز از راوي حديث اجازه روايت ندارد. ۷
ابن طاووس در بيشتر موارد، انتساب کتاب به مؤلف را بدون ترديد و مسلم دانسته است؛ چه او به هنگام نقل، از عبارات گوياي ترديد و عدم اعتقاد جازم در صحت انتساب استفاده نکرده؛ چنان که نسبت به مواردي ـ که در مجموع کم نيست ـ ترديد خود را نشان داده است. افزون بر اين که گويا گوياتر نيز ميتواند باشد، اين است که ابن طاووس گاه به برخي جزئيات اشاره کرده است. ۸
وي در مواردي که در انتساب کتاب يا اصلي به مؤلف ترديد داشته، ترديد خود را به گونهاي بيان کرده است؛ مانند: «وجدنا في کتب الدعوات» ، «نقل من اصل عتيق» ، «وجدت في کتاب من کتب اصحابنا فيه ادعيه...»، و «وجدنا علي ظهر کتاب الادعية المشار اليه.» ۹
1.. همان، ج۱، ص۴۵ و ص۴۹.
2.. همان، ج۱، ص۴۷.
3.. همان، ج۱، ص۴۸.
4.. همان، ج۱، ص۳۶.
5.. همان، ج۱، ص۵۶، ص۶۰ و ص۱۴۶.
6.. الرعايه، ص۱۵۰.
7.. اقبال الاعمال، ج۱، ص۳۴، ص۵۱، ص۵۳، ص۲۸، ص۲۳، ص۳۲، ص۳۸، ص۴۲، ص۴۳، ص۳۱، ص۳۳، ص۵۵، ص۵۷ ـ ۵۸، ص۶۰، ص۱۵۳ و ص۲۷۶؛ الامان من الاخطار، ص۷۴.
8.. اقبال الاعمال، ج۱، ص۱۴۶ و ص۱۸۳؛ الدروع الواقيه، ص۱۷۰.