ترديد در انتساب يك كتاب
ميرداماد (م۱۰۳۰ق) در الرواشح السماوية (ص۷۷)، تفرشي در نقد الرجال (ج۱، ص ۱۰۵)، محمدعلي اردبيلي در جامع الرواة (ج۱، ص۳۱۷) و محمد باقر مجلسي در بحار الأنوار (ج۱، ص۱۲) كتابي موسوم به ربيع الشيعة را به ابن طاووس نسبت دادهاند. قرايني چند در درستي اين انتساب ترديد جدي ايجاد ميكند. قرينة اول، اين است كه ابن طاووس در كتابهاي خود به تأليفاتش اشاره كرده و اين كتاب در شمار آنها نيامده است. قرينة دوم، اين است كه عادت و سيره ابن طاووس اين است كه وي نام خود را در ابتداي كتاب، بلكه گاه در ابتداي هر باب، ذكر ميكند و در اين كتاب از آغاز تا پايان، از نام ابن طاووس اثري نيست. قرينة سوم، اين است كه ابن طاووس به طور معمول در آغاز كتاب خطبهاي مفصل در حمد و ثناي خدا و سلام و درود بر پيامبر اسلام( و اوصياي او ذكر ميكند و در اين كتاب از اين خطبة مفصل خبري نيست. به علاوه، به گفته ميرزا حسين نوري، اسانيد ربيع الشيعة با اسانيد ابن طاووس در آثارش چندان هماهنگ نيست. به موجب اين قراين، محدث ياد شده اين احتمال را قوي دانسته كه كتاب موسوم به ربيع الشيعة، همان كتاب اعلام الوري طبرسي است و انتساب آن به ابن طاووس به جهت كمداني برخي از اهل علم متوسط الحال بوده كه در اثر افتادگي اوراق آغازين كتاب اعلام الوري و وجود لفظ ربيع در آثار ابن طاووس، بر پشت آن ربيع الشيعة ابن طاووس را نوشتهاند. ۱
ابن طاووس و جايگاه دعاها
با تتبع در آثار ابن طاووس، بويژه آثار دعايي، مشاهده ميشود که وي در مواردي، به مناسبت، درباره سند دعاها و اعتبار آنها اظهار نظر کرده است. اين اظهار نظرها ـ که صريح و گاه ضمني است ـ در موارد زير شايان ذکر است: سند دعا ـ که معصوم است يا انشاي خود ـ دعاهاي مستند به معصوم سند کامل دارد يا ناقص، ارزيابي سندها، استدلال روايي بر ذکر دعاهاي با سند ناقص و انشاء دعا، چگونگي تحمل حديث و اشاره به جايگاه آن، اشاره به در اختيار داشتن اصول حديثي اصحاب ائمه علیهم السلام و نيز سند صحيح به بسياري از کتابهاي پيشينيان که شماري از آنها امروزه ناياب است.
ذکر طريق و اسناد حديث
ابن طاووس در نقل روايات، در بيشتر موارد، طريق حديث را با اسناد کامل ذکرکرده است. ۲ وي طرق خود به روايات و کتب و اصول اصحاب را به هنگام نقل روايت يا ذکر کتاب و نيز در ديباچة کتاب فلاح السائل، ۳ ذکر کرده و بارها متذکر شده که اين طرق را در رسالة الاجازات ۴ و کتاب غياث سلطان الوري
1.. خاتمة المستدرک، ج۲، ص۴۴۷.
2.. فلاح السائل، ج۱، ص۱۵.
3.. ج۱، ص۱۵ ـ ۱۷.
4.. اليقين، ص۱۸۳، ص۲۳۶.