در همين باره نيز کتابشناسي ابن طاووس و استناد به آن در ميان متأخران شايان توجه است. از جمله، ميرزا حسين نوري در خاتمة المستدرك (ج۱، ص۳۸۶) درباره مؤلف کتاب كنوز النجاح آورده است که اين کتاب تأليف شيخ شهيد أمين الاسلام أبي علي فضل بن حسن بن فضل طبرسي، عالم و مفسر جليل، صاحب مجمع البيان است. از اين کتاب، با انتساب آن به طبرسي، علي بن طاووس در جمال الأسبوع (ص۱۷۶)، مهج الدعوات (ص ۲۴۹) و الأمان من الاخطار نقل کرده است.
در انتساب کتاب مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة به أبي عبد الله الصادق( آورده است که بر اين انتساب گروهي از علماي اعلام تصريح کردهاند. نخستين آنها علي بن طاووس در فصل هفتم از باب ششم كتاب أمان الاخطار است. ۱
انتساب كتابها به مؤلف
انتساب كتابهاي دعايي به ابن طاووس معروف، بلکه مسلم و قطعي است. اين انتساب از دو طرق آشکار است: يكي، از طريق مؤلف که او خود از آثارش نام برده و به آنها ارجاع داده است. و طريق دوم، گواهي كتاب شناسان، بويژه آنان كه نزديك به عهد و عصر مؤلف زندگي کردهاند. ابن طاووس در تأليفات خود به آثار نوشتارياش کم و بيش، اشاره کرده و ارجاع داده است. اين شيوه در آن سده و حتي سدههاي پيش از آن متعارف بوده است. از فوايد اين شيوه، آن است که ترتيب تاريخي آثار و انتساب آثار مؤلف را به وي روشن ميسازد؛ چيزي که در مورد پيشينيان مهم و جدي است؛ چه به دلايل مختلف، از جمله نبود چاپخانه و تکثير گسترده نسخهها و تکيه بر استنساخ و نبود اطلاعرساني زياد و گسترده در ميان اهل علم و قلم، انتساب برخي تأليفات به مؤلفان آنها روشن نيست. ابن طاووس، افزون بر ذکر آثار ـ که با عنوان کامل و گاه ناقص است ـ به موضوع، تاريخ شروع تأليف و پايان و گاه، مکان و چگونگي تأليف اشاره کرده است. ذکر شروع و پايان و مکان تأليف نيز شايان توجه است. براي نمونه، شروع کتاب اقبال الاعمال روز دوشنبه سيزدهم جمادي الاولي سال ۶۵۵ در کربلا ۲ و پايان کتاب الامان من الاخطار در روز چهارشنبه چهاردهم ربيع الاول سال ۶۳۲ در حلة سيفيه است. ۳
ابن طاووس، در برخي آثارش، کيفيت تأليف را متذکر شده، به رسم اهل تأليف ـ که مطالب را در اوراق چرک نويس فراهم آورده و آنگاه پاک نويس ميکردند ـ عمل نکرده است. او نويسنده يا ناسخي داشته که مطالب را مينگاشته است. مطالب کتابهاي ابن طاووس، به گفته وي، در دو دسته قرار
1.. الأمان، ص۹۱ ـ ۹۲؛ خاتمة المستدرك، ج۱، ص۱۹۴.
2.. اقبال الاعمال، ج۳، ص۳۷۰.
3.. الملاحم و الفتن، ص۴۰؛ الامان من الاخطار، ص۱۹۸.