نمونه ديگر، آيه شريفه ۹۳ سوره مبارکه مائده است. اين آيه، با قطع نظر از سياق آن (آيات ۹۰ و ۹۱)، ارتباط روشني با شرابخواري ندارد، چنان كه با توجه به سياق ارتباط آيه با شرب خمر تا حدي آشکار ميگردد؛ اما بدون در نظر گرفتن سبب نزول آن، هم ارتباط با شرابخواري قابل ترديد است و هم شرايط گناه نبودن نوشيدن شراب براي مؤمنان داراي عمل صالح گويا و مشخص نيست. نقل طبرسي از داستان قدامة بن مظعون و عمر شاهد اين سخن است. او در تفسير خود آورده است که قدامة در عصر خلافت عمر شرابخواري کرد. عمر آهنگ اجراي حدّ بر او نمود، اما قدامة در مخالفت با عمر در اجراي حد به آيه مذکور استناد جست. عمر از اجراي حکم الهي منصرف شد، اما امام علی علیه السلام ـ که از واقعه آگاه گرديد ـ خطاب به عمر گفت که قدامة را به صحابه پيامبر صلی الله علیه و آله نشان دهيد؛ چنانچه همه آنها بر عدم خواندن آيه تحريم شرابخواري و قمار بر قدامة گواهي دادند، بر او حد جاري نکنيد، وگرنه، او را حد زنيد و چنانچه توبه نکرد، قتل او واجب است. ۱ اما با توجه به سبب نزول آيه ـ که در پاسخ به کساني نازل گرديد که پس از نزول آيه تحريم شراب و قمار گفتند: «تکليف مسلماناني که پيش از نزول اين آيه شراب نوشيدهاند و از مال به دست آمده از قمار بهره بردهاند و بيآنکه اين دو عمل را کنار نهند، دنيا را ترک گفتهاند، چه ميشود؟» ۲ ـ به خوبي آشکار ميگردد که مقصود از آيه مورد بحث، نوشيدن شراب و استفاده از مال به دست آمده از راه قمارْ پيش از نزول آيه تحريم شرابخواري و قمار است.
تأييد نتايج حاصل شده از تفسير قرآن با استفاده از روايات، برداشت مفسر از آيات را استوارتر ميسازد. چنين کاربردي، بيش از همه، در تفسير قرآن به قرآن مؤثر است. آن دسته از مفسّراني که شيوه تفسيري قرآن به قرآن را اختيار نموده و از رهگذر آن به تبيين آيات ميپردازند، از روايات، خواه احاديث نقل شده از طريق شيعه باشد، خواه روايات مذکور در منابع اهلسنّت، براي تأييد مفاد برداشتي از آيات بهره ميجويند. در ميان مفسّران باورمند به تفسير قرآن به قرآن، علامه طباطبايي، بيش از ديگران، از احاديث در تأييد مفاهيم مستفاد از آيات بهره برده است. ايشان شيوه تفسير قرآن به قرآن را روش اصلي و اساسي خود در کشف معاني قرآن و آگاهي بر مدلولها و مقاصد آن اختيار کرده و به هنگام تفسير آيات و آگاهي از مقاصد آنها، به نتايج اين شيوه اعتماد ميکند. ايشان در اين مسير از سنّت در تأييد معاني به دستآمده، همراه با تدبّر در آيات استمداد جسته و در توجيه روايات به آن نتايج تکيه ميکند. ۳
به عنوان نمونه، سيوطي در الدر المنثور در تفسير آيه ۵۱ سوره مائده، به نقل از عکرمه، آورده است که اين آيه درباره بنىقريظه نازل شده که نيرنگ کردند و عهدى را که با رسول خدا صلی الله علیه و آله بسته بودند، شکسته و نامه اى به مکه به ابوسفيان بن حرب نوشتند و مشرکان مکه را دعوت کردند که با لشگر به مدينه بيايند و در قلعه هاى آنان وارد شوند. رسول خدا صلی الله علیه و آله ـ که از ناحيه غيب بر جريان آگاهي يافت ـ ابولبابة بن عبدالمنذر را نزد آنان فرستاد که بايد از قلعه هاى خود بيرون آيند. بعد از آنکه از ابولبابه اطاعت نموده و از قلعه ها بيرون آمدند، ابولبابه به گلوى خود اشاره کرد. ۴ نظير اين خيانت را طلحه و
1.. مجمع البيان، ج۳، ص۴۱۵؛ التبيان، ج۴، ص۲۰ و ۲۱.
2.. مجمع البيان، ج۳، ص۳۲۷؛ تفسير القرآن الکريم، ص۱۴۶؛ من وحي القرآن، ج۸، ص۳۲۷.
3.. روش علامه طباطبايي در تفسير الميزان، ص۲۰۹.
4.. ابولبابه از طايفه اوس بود و با يهوديان قرظي سابقه دوستي داشت و به همين جهت وقتي به پيشنهاد خود يهوديان و اجازه رسول خدا صلی الله علیه و آله به ميان قلعه رفت، زنها و کودکان دورش را گرفتند و فرياد به گريه و شيون بلند کردند. ابو لبابه تحت تاثير قرار گرفت و با علم به اينکه نبايد اسرار را به دشمن گفت، اشاره به گلوي خود کرد که همه شما کشته مي شويد و از قلعه بيرون آمد؛ در حالي که از کردار خود پشيمان شده بود، يکسره به مدينه رفت و خود را به ستوني بست و گفت: خود را آزاد نمي کنم تا توبه ام قبول شود.