شايد مقصود علامه از عرضه حديث مذکور بر ائمه علیهم السلام، رواياتي باشد که شيخ کليني و شيخ طوسي در کتب خود آوردهاند. کليني در کتاب خود نقل ميکند:
يونس بن ظبيان گويد که نزد امام صادق علیه السلام بودم. ايشان پرسيدند: مردم درباره ارواح مؤمنين پس از مرگ چه ميگويند؟ گفتم: ميگويند ارواح مؤمنان در سنگدان مرغانى سبز رنگ جا ميگيرند. فرمود: سبحان الله! خداى تعالى مؤمن را گرامى تر از اين ميدارد که او را در سنگدان پرنده جاي دهد. اي يونس، آن هنگام که زمان مرگ مؤمن فرا رسد، رسول خدا صلی الله علیه و آله و على و فاطمه و حسن و حسين(، در حالى که ملائکه مقرّب خداى ـ عزّ وجلّ ـ ايشان را همراهى مى کنند، بر بالين او حاضر ميشوند. پس چون روح اين مؤمن گرفته ميشود، او را با بدن و صورتي که در دنيا داشت، به سوى بهشت ميبرند. مؤمنين در آنجا ميخورند و مى نوشند؛ به گونهاي که اگر کسى از آشنايانشان از دنيا به نزدشان بيايد، ايشان را مى شناسد؛ چرا که به همان صورتى هستند که در دنيا بودند. ۱
در روايت ديگري آورده است که ابوبصير گويد با امام صادق علیه السلام سخن ميگفتيم که آيا ارواح مؤمنان در يچنهدان پرندگان سبز رنگي است که در بهشت آزادانه ميخورند و به چراغهاي پاي عرش مأوي ميجويند؟ امام علیه السلام در پاسخ، با بيحاصل بودن حضور ارواح مؤمنان در يچنهدان پرندگان اين سخن را ردّ کرد و خود فرمود که ارواح مؤمنان در باغي به شکل اجساد در بهشت جاي دارند. ۲
بر اساس آنچه گذشت، ميتوان چنين نتيجه گرفت که کنار هم نهادن روايات شيعه و اهلسنّت در تفسير آيات قرآن کريم، افزون بر ارائه تصويري روشنتر از معاني و مقاصد آيات، کاستيها و کمبودهاي احاديث دسته ديگر را برطرف ميسازد.
سه. کشف قراين جهت صدور
کارکرد ديگر نقل روايات اهلسنّت، دستيابي به مقصود واقعي و ظاهري متن احاديث و تميز ميان آن دو است. از اين جريان ميتوان با عنوان «جهت صدور روايات» ياد کرد. گاه، به دلايل مختلفي، معصوم( با بيان يک مطلب، در صدد بيان واقع نبوده و مقصود جدي عبارات را اراده نکرده است. تقيه ۳ از جمله اين دلايل است. عواملي همچون حفظ جان و آبروي امام و مصون ماندن از آزار زمامداران، حفظ آبروي مکتب تشيع، حفظ وحدت و يکپارچگي مسلمانان و حفظ جان ياران ۴ سبب شده است تا ائمه علیهم السلام از بيان واقع دوري جسته و معنايي موافق روايات اهلسنّت بيان دارند. فتوا دادن طبق مذهب سؤال کننده را نيز بايد به عوامل فوق افزود. ۵
1.. الكافي، ج۳، ص۲۴۵، ح ۶؛ تهذيب الأحکام، ج۱، ص۴۶۶، ح ۱۵۲۶.
2.. الكافي، ج۳، ص۲۴۵، ح ۷. براي نمونه ديگر از اين دست ر.ك: الميزان، ج۲، ص۴۰۳، که روايت الدر المنثور در فهم حديث شيخ کليني از امام صادق علیه السلام مؤثر است.
3.. تقيه، در لغت، به معناي نگهداري و صيانت و در اصطلاح، عبارت است از مخفي نمودن حق از ديگران يا اظهار خلاف آن به جهت مصلحتي که مهمتر از مصلحت اظهار آن باشد ( نقش تقيه در استنباط، ص۴۳- ۵۱).
4.. براي آشنايي با اين عوامل ر.ك: همان، ص۲۱۱- ۲۱۹ و ۴۰۳- ۴۰۷.
5.. همان، ص۴۰۷- ۴۰۹.