شيخ حر عاملي اين حديث را پذيرفته و عمل به روايات اهلسنّت از امام علی علیه السلام را در صورتي که نصّي از شيعه موجود نباشد، جايز دانسته است. ۱ محقق نراقي (م ۱۲۴۴ق) نيز نظير آنچه شيخ حر عاملي بيان داشته، اعتقاد دارد. وي ذيل اين روايت مينويسد:
اين حديث بر وجوب پيروي از روايات ائمه علیهم السلام ـ که حکمي در آن آمده است ـ دلالت دارد، بلکه وجوب پيروي از احاديث اهلسنّت از امام علي علیه السلام را در صورتي که حديثي از ائمه علیهم السلام در آن موضوع نيامده باشد، افاده ميکند. ۲
شيخ انصاري بر اين باور است که اين حديث به اخذ روايات اهلسنّت، در صورت عدم وجود معارض در روايات شيعي، دلالت دارد. ۳ ايشان همچنين با توجه به همين حديث، به دو روايت منقول از امام علی علیه السلام از طريق اهلسنّت عمل کرده و عامي بودن حديث را موجب قدح آن ندانسته است. ۴ آية الله خويي نيز مينويسد که مقصود شيخ طوسي از استشهاد به حديث امام صادق علیه السلام جواز عمل به اخبار راويان عامي مذهبِ مورد اعتماد است. ۵
حديث ديگري که در جواز عمل به روايات اهلسنّت ميتوان به آن استناد جست، سخن امام باقر و يا امام صادق علیه السلام خطاب به ابوبصير است.
أبوبصير از امام باقر علیه السلام يا امام صادق علیه السلام روايت کند: سخني را که راوي مرجئي و يا قدري و يا حروري مذهب به ما نسبت ميدهد، تکذيب نکنيد؛ چرا که نميدانيد، شايد آن کلام حق بوده و با تکذيب آن، خداوند در فراز عرش تکذيب گردد. ۶
يکي از انديشوران معاصر، با استناد به حديث منقول از ابوبصير، بر اين باور است که هيچ يک از امامان معصوم( به اجتناب از روايات غير شيعي دستور ندادهاند. ۷ بر اين اساس، شايد بتوان گفت که اين حديث بر جواز استناد به روايات اهلسنّت از ائمه شيعه دلالت دارد.
يکي از نمونههاي بارزِ نقلِ رواياتِ اهلبيت توسط راويان ساير مذاهب و غير اماميه، حديثي است که شيخ صدوق از علي بن محمد بن جهم درباره محاجّه و مذاکره امام رضا علیه السلام و مأمون خليفه عباسي، و سخنان امام علیه السلام در شأن و مدح اهلبيت رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده است. شيخ صدوق درباره حديث و راوي آن علي بن محمد مينويسد که نقل حديث از طريق علي بن جهم به سبب دشمني و بغضي که نسبت به اهلبيت دارد، بسيار عجيب است. ۸
1.. الفصول المهمة في أصول الأئمة، ج۱، ص۵۷۴.
2.. عوائد الأيام، ص۴۴۲.
3.. فرائد الأصول، ج۱، ص۳۰۲.
4.. کتاب الطهارة، ج۱، ص۴۵۱.
5.. معجم رجال الحديث، ج۴، ص۲۲ و ۲۳.
6.. المحاسن، ج۱، ص۲۳۰، ح ۱۷۵.
7.. أحاديث أهل البيت( عن طرق أهل السنة، ج۱، ص۱۱.
8.. عيون أخبار الرضا(، ج۲، ص۱۸۲. دشمني وي با علي بن أبيطالب علیه السلام تا بدان حد بود که علي بن محمد بن جهم پدر خود را به سبب نامگذاري وي به «علي» لعن مينمود. (ر.ك: معجم رجال الحديث، ج۱۲، ص۳۲۳، ح ۷۹۸۴ و ج۱۳، ص۱۴۲، ح۸۴۱۷).