۰.بإسناده عن أبي الجارود، قال: قلت لأبى جعفر(ع) يابن رسول الله، هل تعرف مودّتي لكم و انقطاعي إليكم و موالاتي إيّاكم؟ قال: فقال: نعم. فقلت: فَإنّي أسألك مسألة تجيبني فيها، فإنّي مكفوف البصر قليل المشي، لا استطيع زيارتكم كلّ حين. قال: هات حاجتك؟ قلت: أخبرني بدينك الذى تدين اللّه عزوجل به أنت و أهل بيتك، لأدين اللّه عزّوجلّ به.
قال:إن كنت أقصرت الخطبة فقد أعظمت المسألة. واللّه لأُعطينّك ديني و دين آبائي الذي تدين اللّه عزّوجلّ به:
شهادة أن لاإله إلاّ اللّه و أنّ محمداً رسول اللّه و الإقرار بما جاء من عنداللّه و الولاية لوليّنا و البرائة من عدوّنا و التسليم لأمرنا و انتظار قائمنا و الاجتهاد و الورع؛ ۱
۰.ابوالجارود گويد:به امام باقر(ع) گفتم: اى فرزند رسول خدا، آيا شما محبّت و سرسپردگى و دلدادگى مرا به خودتان مى دانيد؟ فرمود: آرى. آنگاه به امام گفتم: من از شما سؤالى دارم كه شما به من جوابش را مى دهيد؛ من نابينا هستم و كمتر حركت مى كنم و نمى توانم هميشه به زيارت شما بيايم.
حضرت فرمود: خواسته ات را بگو. گفتم: دينى را كه شما و اهل بيتت با پذيرش آن از خداوند اطاعت مى كنيد، به من معرفى كنيد تا من هم با همين دين اطاعت خداوند كنم.
حضرت فرمود: اگر چه سخن كوتاه كردى، ولى پرسش بزرگى نمودى. به خدا سوگند دين خود و پدرانم را كه با آن از خداوند اطاعت مى كنم به تو خواهم داد كه عبارت است از:
شهادت به توحيد، گواهى به رسالت پيامبر، اقرار به آنچه از سوى خداوند آمده است،