علوم حديث 27 - صفحه 135

تشريفات

شريح قاضى گويد:
خانه اى خريدم به هشتاد دينار و برايش سند و قباله اى نوشتم و چند نفر از افراد عادل را گواه گرفتم. اين خبر به گوش على بن أبى طالب(ع) رسيد. قنبر غلامش را در پى من فرستاد. هنگامى كه پيش او رفتم، فرمود: اى شريح، شنيده ام كه خانه اى خريده اى و برايش سندى نوشته اى و شاهد و گواهانى گرفته اى و مبالغى داده اى.
گفتم: آرى.
فرمود: يا شريح، إتّق اللّهَ، فإنّه سيأتيك مَن لا ينظر في كتابك و لا يسأل عن بيّنتك حتى يُخرجك مِن دارك شاخصاً، و يُسلّمك إلى قبرك خالصاً، فانظُر أنْ لا تكون اشتريت هذه الدار مِن غير مالِكها، و وَزِنتَ مالاً مِن غير حِلّه، فإذاً أنت قد خسرت الدارين جميعاً؛ الدنيا و ال آخرة...؛ اى شريح، از خدا بترس؛ زيرا به زودى كسى نزد تو مى آيد كه به سند تو نگاه نمى كند و از شاهدان تو نمى پرسد تا تو را دست خالى و برهنه از خانه ات بيرون مى اندازد و تو را تنها به دست قبر مى سپارد. بنابراين، خوب بررسى كن مبادا اين خانه را از غير مالك واقعى خريده باشى و پول غير حلال بابت آن پرداخته باشى، كه اگر چنين باشد، زيان كار دو جهانى؛ هم دنيا و هم آخرت.
اى شريح، اگر هنگام معامله، پيش من آمده بودى، سندى برايت نوشته بودم كه حاضر نمى شدى به دو درهم نيز اين خانه را بخرى.
پرسيدم: چگونه مى نوشتى يا اميرالمؤمنين؟
فرمود: اين چنين قباله مى نوشتم:
بسم اللّه الرحمن الرحيم
اين خانه اى است كه بنده ذليلى از مرده اى كه آماده رفتن است خريدارى كرده است. از او خريده است خانه اى را در دار الغرور و جايگاه فريب از طرف فانى شوندگان به سوى لشگر نابود شوندگان.
اين خانه چهار حدّ دارد: مرز و حدّ اوّلش، منتهى به دعوت كننده آفتهاست،

صفحه از 237