علوم حديث 27 - صفحه 134

ابوذر گفت: إلى اللّه أتوب و أستغفر إليه مما أحدثت و إليك أعتذر مما كرهت؛ از اين حركتى كه از من سر زد، به درگاه خدا توبه و استغفار مى كنم و از شما نيز كه ناراحت شدى عذر مى خواهم.

ضيافتى ديگر

روزى سلمان، ابوذر را ميهمان كرد، هنگام پذيرايى، نان خشكى از انبان درآورد و آن را خيس و مرطوب كرد و در سفره نهاد. ابوذر گفت: اگر نمك هم بود كه با نان مى خورديم و نان خورش مى كرديم، خوشمزه تر بود. سلمان برخاست و مشربه آبش را برد و گرو نهاد و قدرى نمك تهيه كرد و در سفره نهاد.
ابوذر نان و نمك را مى خورد و چنين شكر مى كرد:الحمد للّه الذي رزقنا هذه القناعة؛ سپاس ويژه خدايى است كه توفيق اين قناعت را به ما مرحمت فرمود.
سلمان (به طنز) گفت: اگر قناعت بود ظرف آبِ من به گرو نرفته بود. ۱
اگر همين سنت اسلامى، يعنى قناعت، در جهان اسلام مراعات مى شد، امروزه ملل اسلامى ذليل و اسير بيگانگان نبودند.

1.مسند عبدالعظيم حسنى، ح ۷۰؛ عيون أخبار الرضا(ع)، ج ۱، ص ۵۷.

صفحه از 237