علوم حديث 15 - صفحه 60

۰.ما آتاكم من حديث لايوافق كتاب اللّه فهو باطل. ۱

۰.لاتقبلوا علينا خلاف القرآن. ۲

۰.ما جائكم عنّا فان وجدتموه موافقاً للقرآن فخذوا به, وان لم تجدوه موافقاً فردّوه. ۳

اعلام قرآن به عنوان معيار تشخيص درستى و نادرستى سنّت, متفرّع بر امكان وصول به معانى قرآن و فهم ظواهر آن است; وگرنه چگونه مى توان با معيارى گُنگ و معمّا گونه, درستى كلامى را به اثبات رساند؟

ديدگاه سوم. قرآن محورى و سنّت مدارى

مرحوم علاّمه محمد حسين طباطبايى, مفسّر گرانقدر قرآن, درباره رابطه كتاب و سنّت, نظرگاهى را ارائه نموده كه به نظر مى رسد در مقابل ديدگاه اخباريان و نظر مشهورى كه به عنوان «دوگانه محورى» در نظريه چهارم خواهد آمد, ديدگاهى كاملاً نو و بديع باشد. لُب و جان ديدگاه ايشان اين است كه سنّت, در طول قرآن است, نه در عرض آن. سنّت, هم در اساس حجّيت خود, وامدار قرآن است و هم در محتوا به معارف بلند قرآنْ رهنمون بوده, از آن آبشخور گوارا مايه مى گيرد. اين نظريه (كه قرآن را به عنوان محور اساسى دين شناسى مطرح كرده), كاملاً در مقابل نظرگاه اخباريان (كه سنّت را محور بنيادين و تنها منبع قابل دسترس معرفت دينى معرّفى مى كنند), قرار دارد و در عين حال, با نظريه مشهور نيز متفاوت است; زيرا مشهور, سنّت را در عرض قرآن به عنوان دومين منبع سرشار دين شناسى مى شناسد, نه در طول قرآن و تفاوت اين دو سخن (كه سنّت در طول   قرآن است يا در عرض آن), بر صاحبان انديشه هويداست.
امّا تفاوت اين نظرگاه با نخستين نظريه, يعنى قرآن محورى (كه در بخش پيشين بدان پرداختيم), در اين جهت است كه نظريه نخست, براى سنّت, هيچ نقشى قائل نبود يا نقشى بسيار كمرنگ قائل بود و هماره بر اصل «كفانا كتاب اللّه» تأكيد مى ورزيد; در حالى كه براساس ديدگاه مرحوم علاّمه, گرچه سنّت در طول قرآن است; امّا براى شناخت قرآن, كار آمدترين راه, همان سنّت است; زيرا سنّت, نقش معلّم را ايفا مى كند و قرآن نيز همان متنى است كه معلّمْ آن را به متعلّم آموزش مى دهد. بدين سبب است كه ما نظريه علاّمه طباطبايى را به عنوان يك ديدگاه مستقلْ مطرح كرده, از آن به نظرگاه «قرآن محورى و سنّت مدارى» ياد كرده ايم; يعنى قرآن, محور بنيادين شناخت دين است و به گِرد سنّت چرخيدن و به دامن آن آويختن, ما را به اين منبع اساسى هدايت مى كند. از آن جا كه نگارنده به چنين نگرشى به قرآن و سنّت [در ميان پيشينيان] برنخورده است, از اين ديدگاه به عنوان ديدگاه نو و بديع ياد كرده ايم.
با عنايت به ظرافت نظريه مرحوم علاّمه و پرهيز از هرگونه پيشداورى, ناگزيريم عباراتى چند از ايشان را عيناً نقل كرده, به تحليل و بررسى آن بپردازيم.
گرچه ديدگاه علاّمه طباطبايى را مى توان به طور پراكنده در مواضعى از تفسير گران سنگ «الميزان» جستجو نمود; امّا به نظر مى رسد كه اين نظريه, به طور مبسوط و صريح در جلد سوم اين كتاب در ذيل مبحث «تفسير به رأى» انعكاس يافته است.

1. مستدرك الوسائل, ج۳, ص۱۸۶.

2. بحارالأنوار, ج۲, ص۲۵۰.

3. وسائل الشيعة, ج۱۸, ص۳۸۶.

صفحه از 236