گونه هاى سنّت
گفتيم كه سنّتِ قولى, مجموعه گفتارهايى است كه از معصومان(ع) به مناسبت هاى مختلف براى تشريح مبانى دينى يا پاسخگويى به سؤالات شرعى, صادر شده است; گفتارى كه برخى از حاضران در جلسه, آنها را حفظ يا ثبت كرده اند و بعدها گردآورندگان جوامع روايى كوچك و بزرگ, به ما منتقل نموده اند.
از اين رو, آنچه در مكتوبات فعلى در دست است, حاكيِ سنّت است نه خود سنّت. ۱ بدين سبب است كه سنّت به ميزان درجه حكايت كنندگى از سنّت واقعى, به انواع مختلف از جمله: متواتر, مستفيض, مشهور, واحد, صحيح و ضعيف, تقسيم مى گردد. بى ترديد, سنّت قولى, بيشترين سهم را در تبيين مقاصد الهى در مقايسه با سنّت
فعلى و تقريرى داشته است.
سنّت فعلى به مجموعه افعالى كه از پيامبر(ص) صادر شده است, اطلاق مى گردد و از مصاديق بارز آن, كيفيت اقامه نماز و حج است كه رسول اكرم با فرمان: «صلّوا كما رأيتمونى اُصلّى» ۲ و «خذوا عنّى مناسككم» ۳ بر فراگيرى آن دو به استناد نحوه عمل ايشان (فعل), تأكيد نموده است.
برخى معتقدند كه افعال پيامبر(ص), در صورتى سنّت محسوب مى گردد كه به قصد تشريع انجام گرفته باشد; ۴ در غير اين صورت, سنّت نبوده, حجّيت نخواهد داشت. اين ادّعا از آن جا ناشى شده كه بخشى از افعال رسول اكرم, ناشى از سرشت و طبعِ بشرى و منطبق بر عادات جارى عربِ معاصر ايشان قلمداد شده است و از اين رو, ارتباطى با حيثيت رسالت و ارتباط ايشان با آسمان (كه پيش درآمد اعتبار سنّت است), نداشته است. ۵
اين ادّعا صحيح به نظر نمى رسد; زيرا از عموم آيات «ما آتيكم الرسول فخذوه» ۶ و «ما ينطق عن الهوى إن هو إلاّ وحى يوحى» ۷ و «لقد كان لكم فى رسول اللّه أسوة حسنة» ۸ به دست مى آيد كه پيامبر(ص), به تمام و كمال بر كرسى تشريع و قانونگذارى نشسته و تمام منش و گفتار و سكوت و امضاى ايشان با اين نگاه صادر مى شده است.
ما منكر سرشت بشرى پيامبر اكرم نيستيم; امّا اين امر, مستلزم آن نيست كه بخشى از منش و شيوه عملى ايشان را از قلمرو قانونگذارى خارج سازيم. چنين نبوده است كه پيامبر اكرم, آداب اجتماعى عرب و طرز لباس پوشيدن و خوردن و آداب معاشرت و نشست و برخاست و…ى ايشان را تنها بر اساس آن كه خود, بشرى است عادى گردن نهد; چرا كه به نيكى مى دانيم بسيارى از همين عادات و آداب, نظير شرابخوارى, كم توجّهى به نظافت فردى و تطيّر (فال بد زدن), مورد نكوهش پيامبر(ص) قرار گرفته است.
از همين روست كه ايشان در هشدار به جمعى كه با هدف دورى جُستن از دنيا به گوشه مسجد پناه برده بودند, فرمود: من بخشى از شب را بيدارم و در بخش ديگر آن مى خوابم; يك روز را روزه مى دارم و يك روزْ افطار مى كنم, و با زنان خود, همبستر مى شوم. ۹
اگر مدّعاى گفته شده را بپذيريم, كيفيت خواب پيامبر(ص), چون برخاسته از طبع بشرى است, براى كسى رهنمونى نخواهد داشت; در حالى كه رسول اكرم از نحوه خواب و بيدارى شب خويش, به عنوان سنّتى متَّبَع ياد كرده است.
به علاوه, اگر طبع بشرى و عادات جارى عرب را در افعال پيامبر(ص) داراى تأثير بدانيم, چه منعى خواهد داشت كه برخى از گفتارها يا امضاهاى پيامبر(ص) را هم ناشى از آن دانسته, از بستر تشريع خارج سازيم [چيزى كه التزام بدان, به نفى تدريجى اعتبار سنّت مى انجامد]؟
مقصود از سنّت تقريرى, امضاى گفتار يا كردارى است كه در محضر معصوم انجام گرفته باشد.
1. كفاية الأصول, آخوند خراسانى, ج۱, ص۹.
2. المعتبر, ج۲, ص۱۵۲; سنن الدارمى, ج۱, ص۲۸۶.
3. عوالى اللئالى, ج۴, ص۳۴; سنن النسائى, ج۵, ص۲۷۰. در اين باره همچنين, ر.ك: أصول الفقه, محمد أبوزهرة, ص۱۰۵.
4. مبادى فقه و اصول, عليرضا فيض, ص۲۹.
5. أصول الفقه, ص۲۹.
6. حشر, آيه ۱۲.
7. انعام, آيه ۳ـ۴.
8. احزاب, آيه ۲۱.
9. مستدرك الوسائل, ج۱۶, ص۵۴ (ح۱۹۱۲۶).