علوم حديث 15 - صفحه 24

ب. موافقان

آداب نوروز از قبيل روزه, نماز, ادعيه و…, در كتب حديثى و فقهى, از زمان شيخ طوسى در ميان عالمان شيعه رواج داشته است.
شيخ طوسى (م۴۶۰ق) در «مصباح المتهجد» ۱ , پس از او ابن ادريس (م۵۹۸ق) در «السرائر» ۲ و سپس يحيى بن سعيد (م۵۸۹ق) در «الجامع للشرائع» ۳ و پس از وى, شهيد اول (م۷۸۶ق) در «القواعد و الفوائد» ۴ و نيز «الدروس» ۵ و «البيان» ۶ و «الذكرى» ۷ و «اللمعة» ۸ بدان اشاره دارد.
ابن فهد (م۸۴۱ق) در «المهذّب البارع» ۹ و محقق كَرَكى (م۹۴۰ق) در «جامع المقاصد» ۱۰ و شهيد ثانى (م۹۶۶ق) در «المسالك» ۱۱ و «شرح اللمعة» ۱۲ و محقق   اردبيلى(م۹۹۳ق) در «مجمع الفائدة و البرهان» ۱۳ و شيخ بهايى(م۱۰۳۰ق) در «جامع عباسى» ۱۴ و «الحبل المتين» ۱۵ و فاضل هندى(م۱۱۳۷ق) در «كشف اللثام» ۱۶ و شيخ يوسف بحرانى (م۱۱۸۶ق) در «الحدائق الناضرة» ۱۷ و كاشف الغطاء (م۱۲۲۸ق) در «كشف الغطاء» ۱۸ و نراقى (م۱۲۴۵ق) در «مستند الشيعة» ۱۹ و صاحب جواهر در (م۱۲۶۶ق) «جواهر الكلام» ۲۰ و شيخ انصارى (م۱۲۸۱ق) در «كتاب الطهارة» ۲۱ و… بدين آدابْ فتوا داده اند.
همچنين در كتب فتوايى و فقهى معاصر, چون: العروة الوثقى, ۲۲ جامع المدارك, ۲۳ المستند ۲۴ و… فتوا بدين آداب به چشم مى خورد.
در كتب روايى نيز ـ چنان كه در بخش نخست آورديم ـ, آداب نوروز, در: مصباح المتهجّد, وسائل الشيعة و بحارالأنوار, ياد شده است; چنان كه روايت هايى نيز كه به گونه اى ضمنى نوروز را تأييد مى كنند در: الكافى, كتاب من لايحضره الفقيه و دعائم الاسلام منقول است.
شايد همين كثرت فتواها و نقل ها سبب شده است كه صاحب «جواهر» بگويد:
غسل روز نوروز, نزد متأخران مشهور است; بلكه مخالفى در آن نديديم. ۲۵
  بجز اين, تلاش محدّثان و فقيهان در پاسخگويى به ديدگاه مخالفان نيز درخور درنگ است. علامه مجلسى در «بحارالأنوار», بيشترين كوشش را در اين باره به انجام رسانده و شبهه هاى مخالفان را پاسخ گفته است; وى در قسمتى از نوشتار مفصلش در نقد روايت ابن شهرآشوب (در مذمت نوروز), مى نويسد:
اين حديث, با روايت هايى كه معلّى بن خنيس آورده مغايرت دارد و بر جايگاه نداشتن نوروز در شريعتْ دلالت دارد; ليك روايت هاى معلّى از نظر سند, قوى تر و نزد اصحاب ,مشهورتر ند.
از سوى ديگر مى توان گفت كه اين, حديث تقيه است; چرا كه در روايات «مناقب», مطالبى ذكر شده كه زمينه تقيه دارد. ۲۶
پس از وى نيز عالمان ديگرى به پاسخگويى اجمالى يا تفصيلى گام برداشته اند.
شيخ انصارى در نقد روايت «مناقب» مى گويد:
روايت «مناقب» نمى تواند با احاديث معلّى معارضه كند; زيرا روايت معلّى نزد اصحاب, از شهرت بيشترى برخوردار است و احتمال تقيّه در روايت «مناقب» وجود دارد. ۲۷
همچنين صاحب «جواهر» در دفاع از روايت هاى معلّى و نقد حديث «مناقب» مى نويسد:
روايت معلّى جاى مناقشه در سند و دلالت ندارد; چنان كه حديث «مناقب» نمى تواند با آن معارضه كند; چرا كه با سستى اى كه در آن مشهود است, احتمال تقيه نيز در آن مى رود. ۲۸
گفتنى است حمل روايت «مناقب» بر تقيه بعيد نيست; چرا كه اهل سنّت, روزه نوروز را مكروه مى دانند. ۲۹ و بدين جهت, در تعارض روايت هاى معلّى و «مناقب»,
  جانب روايات معلّى رجحان مى يابد.
بجز اينها, رساله ها و كتبى نيز در تأييد فضيلت نوروز و روايات معلّى تدوين شده, كه برخى به چاپ رسيده و برخى ديگر, خطى باقى مانده اند. ۳۰

1. مصباح المتهجد, ص۵۹۱.

2. السرائر, ج۱, ص۳۱۵.

3. الجامع للشرائع, ص۳۳.

4. القواعد و الفوائد, ج۱, ص۳.

5. الدروس, ص۲.

6. البيان, ص۴.

7. الذكرى, ص۲۳.

8. اللمعة, ص۳۴.

9. المهذّب البارع, ج۱, ص۱۹۴ـ۱۹۵.

10. جامع المقاصد, ج۱, ص۷۵.

11. شرح اللمعة, ج۱, ص۳۱۶.

12. مسالك الأفهام, ج۱, ص۱۷۱.

13. مجمع الفائدة والبرهان, ج۲, ص۷۳.

14. جامع عباسى, ص۱۱ و ۷۸.

15. الحبل المتين, ص۸۰.

16. كشف اللثام, ج۱, ص۱۱.

17. الحدائق الناضرة, ج۴, ص۲۱۲.

18. كشف الغطاء, ص۳۲۴.

19. مستند الشيعة, ج۱, ص۲۰۸.

20. جواهر الكلام, ج۵, ص۴۰.

21. كتاب الطهارة, ص۳۲۸.

22. العروة الوثقى, ج۱, ص۴۶۱ و ج۲۲, ۲۴۲.

23. جواهر الكلام, ج۵, ص۴۰.

24. جامع المدارك, ج۳, ص۱۸۲.

25. المستند, ج۱۷, ص۲۹۹.

26. بحارالأنوار, ج۵۶, ص۱۰۰.

27. كتاب الطهارة, ص۳۲۸.

28. جواهر الكلام, ج۵, ص۴۰.

29. بدائع الصنائع, ج۲, ص۷۹; المغنى, ج۳, ص۹۹.

30. چاپ شده ها مانند: رساله نوروزيه, سيد هاشم نجفى يزدى, ۱۳۷۱قمرى. براى نسخه هاى خطى بنگريد به: الذريعة الى تصانيف الشيعة, ج۲۴, ص۳۷۹ـ۳۸۴; نامه مفيد, ش۹, ص۲۱۳ـ۲۱۵, مقاله« نوروز در فرهنگ شيعه».

صفحه از 236