علوم حديث 1 - صفحه 46

معنا، اخصّ از حديث است؛ چون در اين صورت، سنت يعنى آنچه عنوان فعل و قول و تقرير معصوم دارد و بدان بزرگواران توان نسبت داد؛ يعنى صحيح مصون از خطا و اشتباه.

سنت در نگاه فقيهان

فقيهان، گاه سنت را در مقابل «بدعت» نهاده اند و در تعريف بدعت گفته اند:
ما خالَفَ أصول الشريعة و لَمْ يوافق السنّة ۱
بدعت آن است كه با سنت همگون نباشد و با اصول شريعت مخالفت داشته باشد.
بدين سان معناى «سنت» هر آن چيزى است كه از شريعت، وجوب آن را توان بهره گرفت. اين معنا را ظاهراً از برخى روايات نيز مى توان استفاده كرد. از امام باقر ـ ع ـ نقل كرده اند كه فرمود:
ليس المضمضمة و الأستنشاق فريضة ولا سنّة، انّما عليك أن تَغْسِلَ ما ظَهَرَ ۲
مضمضه و استنشاق نه واجب است و نه سنت؛ واجب آن است كه ظاهر را بشويى.
شيخ طوسى رضوان الله عليه در توضيح اين روايت نوشته اند:
مراد اين است كه اين دو، مصداق «سنّتى» نيستند كه نشود ترك كرد. ۳
و شيخ حرّ عاملى رضوان الله عليه در تبيين آن نوشته اند:
مراد از سنت، آن چيز است كه وجوبش از سنت دريافته شود، و اين معنا براى سنّت در روايات آمده است. ۴
سنت در مقابل بدعت، در روايات نيز مكرّر به كار رفته است. پيامبر ـ ص ـ فرمود:
عمل قليل فى سنة خير من عمل كثير فى بدعةٍ. ۵
كار اندك مطابق سنت بهتر است از عمل بسيارِ آميخته با بدعت.
امّا آنچه در عرف فقيهان بيشترين كاربرد را دارد، سنت به معناى «استحباب» است؛ از

1.ارشاد الفحول /۳۱؛، الأصول العامة للفقه المقارن /۱۲۱؛ النهاية فى غريب الحديث و الأثر، ج ۱/۱۰۷

2.التهذيب، ج ۱/۷۸. الأستبصار، ج ۱/۶۷

3.الأستبصار، ج ۱/۶۷

4.وسائل الشيعة، ج ۱/۴۳۱ ط. مؤسسة آل البيت لأحياء التراث.

5.بحارالأنوار، ج /۲۶۱ اين باب يكسر نگاه شود.

صفحه از 188