۰.۳ . از ابى طفيل نقل نموده است كه على [ع] گفت:درباره كتاب خدا از من پرسش نماييد، زيرا آيه اى نيست مگر اينكه من مى دانم در شب نازل شده يا در روز، در دشت فرود آمده و يا در كوهسار ۱ .
و نيز سه روايت در سنن نسايى و ابن ماجه و مسند احمد، مؤيد گفته ماست، و لفظ از نسايى است:
۰.۱ . از عبدالله نجى نقل شده كه گفت: على ـ ع ـ فرمود:«من نسبت به رسول خدا ـ ص ـ جايگاهى داشتم كه هيچ يك از مردم از آن برخوردار نبودند؛ هر سحرگاه بر او وارد مى شدم، و مى گفتم: السلام عليك يا نبى الله! اگر حضرت تنحنح مى كرد، نزد خانواده ام برمى گشتم، وگرنه بر آن حضرت وارد مى شدم».
۰.۲ . على ـ ع ـ فرمود:«در اوقاتى خاصّ، بر رسول خدا ـ ص ـ وارد مى شدم. هرگاه نزد او مى آمدم اجازه مى گرفتم، اگر حضرت در حال نماز بود، تنحنح مى كرد، و اگر از نماز فارغ شده بود، به من اجازه ورود مى داد».
۰.. و نيز فرمود:۳ «من دو زمانِ ورود بر رسول خدا داشتم، يكى شب هنگام و يكى در روز، و هر گاه شبانگاه خدمت آن حضرت مى رسيدم، برايم تنحنح مى كرد» ۲ .
برخى از رواياتى را كه درباره دريافت علوم على ـ ع ـ از رسول خدا ـ ص ـ وارد شده بود، پيشتر از نظر شما گذراندم. از اين پس، احاديثى مى آيد كه بيانگر اين است كه ائمه اهل بيت ـ ع ـ علوم خود را از پدرشان امام على ـ ع ـ مى گرفتند، و اين كار به دستور
1.طبقات ابن سعد، در حالات امام على، چاپ اروپا ۲/۲/۱۰۱. و حديث نخست را احمد بن حنبل در نسخه خطى كتاب خود (فضائل على بن ابى طالب) آورده است.
2.روايات سه گانه در سنن نسايى (كتاب السهو) باب التنحنح فى الصلاة ج ۱، ص ۱۷۸ و چاپ بيروت ج ۳، ص ۱۲ و در لفظ آن در حديث دوم «تنحنح دخلت» است و «دخلتُ» اضافه است. روايت سوم در سنن ابن ماجه كتاب الادب، باب الاستيذان ص ۱۱۲۲ ح: ۳۷۰۸ است. و روايت اول در مسند احمد ج ۱، ص ۸۵ ح: ۶۴۷ و دوّم در مسند ج ۱، ص ۱۰۷ ح: ۸۴۵ و لفظش اين است: هر روز صبح نزد رسول خدا ـ ص ـ مى آمدم و هر گاه تنحنح مى كرد، وارد مى شدم و اگر ساكت بود داخل نمى شدم. و روايت سوم در مسند ج ۱ ص ۸۰ ح: ۶۰۸. البته بخارى، ابتداى حديث را حذف كرده و آخر آن را در حالات نجى در «التاريخ» خود: ۴/۲/۱۲۱ آورده است.