خوددارى كرد، ابن عبّاس به ايشان گفت : به خدا سوگند، اگر مىدانستم كه چنانچه به تو بچسبم و دامنت را بگيرم و دستم را در لا به لاى مويت فرو برم تا مردم ، گرد من و تو جمع شوند و اين كار برايم سود دارد، حتماً اين كار را انجام مىدادم ؛ ولى مىدانم كه خداوند، فرمانش را به انجام مىرساند .
آن گاه چشمانش پر از اشك شد و گريست و از حسين عليه السلام خداحافظى كرد و باز گشت.۱
۲۰۷۳.الفتوح - در يادكرد ديدار حسين عليه السلام با ابن عبّاس و عبد اللَّه بن عمر - : ابن عبّاس و ابن عمر، در آن هنگام ، سخت گريستند . حسين عليه السلام هم لَختى با آنها گريست و آن گاه با آن دو ، خداحافظى كرد . ابن عمر و ابن عبّاس به مدينه رفتند و حسين عليه السلام در مكّه ماند.۲
۲۰۷۴.كتاب سُلَيم بن قيس: وقتى حسين بن على عليه السلام كشته شد، ابن عبّاس، سخت گريست و آن گاه گفت: اين امّت ، پس از پيامبرش ، با چه مواجه شده است؟! خداوندا ! تو را گواه مىگيرم كه من ، دوست على بن ابى طالب و فرزندانش هستم و از دشمن او و دشمن فرزندانش بيزارم . من، فرمانبر دستور آنان هستم.۳
۴ / ۱۸ - ۲
محمّد بن حنفيّه۴
۲۰۷۵.أنساب الأشراف: خبر رفتن حسين عليه السلام، زمانى به ابن حنفيّه رسيد كه در حال وضو گرفتن بود . پس گريه كرد تا جايى كه صداى ريخته شدن اشكهايش در تَشت ، شنيده شد.۵
1.فَلَمّا أبَى الحُسَينُ عليه السلام قَبولَ رَأيِ ابنِ عَبّاسٍ ، قالَ لَهُ : وَاللَّهِ ، لَو أعلَمُ أنّي إذا تَشَبَّثتُ بِكَ وقَبَضتُ عَلى مَجامِعِ ثَوبِكَ ، وأدخَلتُ يَدي في شَعرِكَ حَتّى يَجتَمِعَ النّاسُ عَلَيَّ وعَلَيكَ ، كانَ ذلِكَ نافِعي لَفَعَلتُهُ ، ولكِن أعلَمُ أنَّ اللَّهَ بالِغُ أمرِهِ ، ثُمَّ أرسَلَ عَينَيهِ فَبَكى ، ووَدَّعَ الحُسَينَ عليه السلام وَانصَرَفَ (مقاتل الطالبيّين : ص ۱۱۰) .
2.بَكَى ابنُ عَبّاسٍ وَابنُ عُمَرَ في ذلِكَ الوَقتِ بُكاءً شَديداً ، وَالحُسَينُ يَبكي مَعَهُما ساعَةً ، ثُمَّ وَدَّعَهُما ، وصارَ ابنُ عُمَرَ وَابنُ عَبّاسٍ إلَى المَدينَةِ ، وأقامَ الحُسَينُ عليه السلام بِمَكَّةَ (الفتوح : ج ۵ ص ۲۶ ، مقتل الحسين عليه السلام ، خوارزمى : ج ۱ ص ۱۹۳) .
3.لَمّا قُتِلَ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام بَكَى ابنُ عَبّاسٍ بُكاءً شَديداً ، ثُمَّ قالَ : ما لَقِيَت هذِهِ الاُمَّةُ بَعدَ نَبِيِّها ؟ اللَّهُمَّ إنّي اُشهِدُكَ أنّي لِعَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ وَلِيٌّ ولِوُلدِهِ ، ومِن عَدُوِّهِ وعَدُوِّهِم بَريءٌ ، وإنّي اُسَلِّمُ لِأَمرِهِم (كتاب سُلَيم بن قيس : ج ۲ ص ۹۱۵ ، الفضائل ، شادان بن جبرئيل قمى : ص ۱۱۹) .
4.ر . ك : ج ۱ ص ۵۵۸.
5.بَلَغَ ابنَ الحَنَفِيَّةِ شُخوصُ الحُسَينِ عليه السلام وهُوَ يَتَوَضَّأُ فَبَكى ، حَتّى سُمِعَ وَقعُ دُموعِهِ فِي الطَّستِ (أنساب الأشراف : ج ۳ ص ۳۷۷) .